الوصف
كتاب الدليل المصور الموجز لفهم الإسلام باللغة الفارسية، والذي يتحدث بصفة خاصة عن الإعجاز العلمي في الإسلام، وأيضًا يُعنى بمفاهيم الإسلام وتصوره تجاه الفرد والمجتمع، والمكاسب التي تتحقق لك حالة كونك مسلمًا ملتزمًا بتعاليم الشريعة الإسلامية. هذا الكتاب تصدر قائمة الكتب الدعوية الموجهة لغير المسلمين في عظيم أثره، لذا يحرص المتخصصون في التعريف بالإسلام بالبدء بإهداء ترجمة معاني القرآن الكريم بلغة غير المسلم ثم يليه في قائمة الإهداء هذا الكتاب، ثم بقية الكتب الدعوية الأخرى.
ترجمات أخرى 56
المحاور
این کتاب راهنمایی مختصر و مفید برای درک دین اسلام است ، و شامل سه بخش می باشد.
بخش نخست، "دلایلی بر حقانیت دین اسلام،" به بعضی سؤالات مهمی که اغلب از آن سؤال می شود، پاسخ می دهد:
§ آیا قرآن به حقیقت کلام خداوند است که بر پیامبر نازل شده است؟
§ آیا حضرت محمد صلی الله علیه و سلم حقیقتاً پیامبری از جانب خداوند بوده است؟
§ آیا دین اسلام واقعاً دینی از جانب خداوند می باشد؟
در این بخش، شش دلیل بیان شده است:
1. معجزات علمی قرآن کریم: این قسمت بعضی از حقایق علمی به تازگی کشف شده، که در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است را به همراه تصاویر مورد بحث قرار می دهیم، که در طول این چهارده قرن آشکار شده اند.
2. به مبارزه طلبی قرآن برای آوردن سوره ای مانند سوره های قرآن: در قرآن کریم، خداوند ابناء بشر را برای آوردن تنها یک سوره همچون سوره های قرآن کریم به چالش خواسته است.
از چهارده قرن پیش که قرآن نازل شده است، تا به امروز، کسی یارای برخاشتن در برابر این چالش را نداشته است، حتی در مقابله با کوچکترین سوره ی قرآن کریم (سوره ی 108) که تنها از ده واژه تشکیل شده است.
3. پیشگویی های کتاب مقدس درباره ی حضرت محمد صلی الله علیه و سلم، پیامبر اسلام: در این بخش برخی پیشگویی های کتب مقدس درباره ی پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم مورد بحث واقع شده است.
4. آیاتی از قرآن که به رخ دادن وقایعی در آینده اشاره کرد ه و اتفاق افتاده اند: قرآن خبر از حوادثی در آینده داده است که در زمان خود واقع شده اند. به عنوان نمونه، پیروزی رومی ها بر ایرانیان.
5. معجزاتی که توسط حضرت محمد صلی الله علیه و سلم به انجام رسیده اند: معجزات بسیاری توسط حضرت محمد صلی الله علیه و سلم انجام شده اند. این معجزات در حضور شاهدان بسیار انجام گرفته اند.
6. زندگانی ساده ی حضرت محمد صلی الله علیه و سلم:این موضوع به وضوح نشان می دهد که حضرت محمد صلی الله علیه و سلم پیامبری دروغین نبوده است که تنها ادعای پیامبری کند تا ثروت، مقام یا قدرتی را کسب نماید.
از این شش دسته دلایل به این نتیجه دست می یابیم که:
§ قرآن کلام خداوند متعال می باشد که توسط او نازل شده است.
§ حضرت محمد صلی الله علیه و سلم حقیقتاً پیامبری از جانب خداوند است.
§ دین اسلام درواقع دینی است از طرف پروردگار عالمیان.
اگر بخواهیم بفهمیم که این دین حقیقی است یا خیر، نباید بر عواطف، احساسات یا آداب و سنت هایمان تکیه نماییم. درعوض، باید به عقل و منطق خویش رجوع داشته باشیم. زمانی که خداوند پیامبران را می فرستاد، آنان را با معجزات و دلایلی حمایت می نمود که ثابت کند آنان به حقیقت از جانب خداوند آمده اند و به تبع آن، آنچه آورده اند حقیقت محض است.
بخش دوم، "برخی مزایای دین اسلام"، برخی منافع دین اسلام برای افراد را به بحث می گذارد، چیزهایی مانند:
1) دروازه ای به بهشت ابدی
2) رستگاری از آتش دوزخ
3) سعادت حقیقی و آرامش درونی
4) آمرزش تمام گناهان پیشین.
بخش سوم، "اطلاعات عمومی درباره ی اسلام"، اطلاعات عامی را درباهر ی اسلام در اختیار گذاشته و برخی سوءتفاهم ها درباره ی آن را تصحیح نموده و به بعضی سؤالات رایج در این زمینه پاسخ می دهد، سؤال هایی مانند:
§ اسلام در مورد تروریسم چه می گوید؟
§ جایگاه زن در اسلام چیست؟
***
خداوند خاتم پیامبرانش، حضرت محمد صلی الله علیه و سلم، را با معجزات بسیار و دلایل کافی که ثابت می کند او واقعاً پیامبری از جانب خداوند است، همراهی نموده است. همچنین خداوند متعال خود از آخرین کتابی که فروفرستاده است محفاظت می نماید. کتاب قرآن، به همراه معجزات بسیار موجود در آن، که نشان می دهد کلام خداوند است، از جانب ذات اقدس الهی وحی شده و تألیف هیچ انسانی نیست. این بخش به توضیح برخی دلایل می پردازد.
قرآن کلام خداوند به وسیله ی فرشته ای به نام جبرئیل بر پیامبرش حضرت محمد صلی الله علیه وسلم نازل شده است. پیامبر صلی الله علیه وسلم آن را ازبر می نمود و برای صحابه می خواندند. آن ها هم به نوبت حفظ کرده و می نوشتند، سپس همراه پیامبر صلی الله علی وسلم آن را مرور مینمودند.
علاوه بر این حضرت محمد صلی الله علیه وسلم سالی یکبار و، در آخرین سال زندگیشان، دوبار به همراه حضرت جبرئیل مرور مجددی بر آن انجام می دادند. از زمانی که قرآن نازل شد تا به امروز، شمار زیادی از مسلمانان به حفظ قرآن پرداخته اند. حتی بسیاری در دوران کودکی توانسته اند همه ی قرآن را حفظ کنند. حتی یک حرف از قرآن با گذشت این همه قرن تغییر نیافته است.
قرآنی که چهارده قرن پیش نازل شده، حقایقی را بیان داشته است که به تازگی و بواسطه ی فناوری و علوم مدرن کشف پرده از آن ها برداشته شده است. این موضوع اثبات می کند که کتاب قرآن بدون شک کلام خداوند می باشد، که بر پیامبر صلی الله علیه وسلم نازل فرموده است، و نیز این که قرآن توسط پیامبر صلی الله علیه وسلم و یا هرکس دیگر تألیف نشده است. همچنین نشان می دهد که حضرت محمد صلی الله علیه وسلم پیامبری بر حق از جانب خداوند است.
غیرمنطقی است که فکر شود کسی هزار و چهار صد سال پیش حقایق و کشفیاتی را دانسته باشد که تنها به تازگی و با پیشرفته ترین دستگاه ها و شیوه های پیچیده ی علمی کشف و اثبات شده اند. به نمونه هایی در زیر توجه کنید:
الف) قرآن و چگونگی رشد رویانی انسان
در قرآن کریم، خداوند درمورد رشد رویانی انسان چنین بیان می فرماید:
"و به يقين انسان را از عصارهاى از گل آفريديم. سپس او را [به صورت] نطفهاى در جايگاهى استوار قرار داديم. آنگاه نطفه را به صورت علقه درآورديم پس آن علقه را [به صورت] مضغه گردانيديم ..." (قرآن کریم، 23: 12-14)
کلمه ی علقه از نظر لغوی، در زبان عربی سه معنی دارد:
(1) زالو (2) شیء معلق (3) لخته ی خون.
- در مقایسه ی زالو با رویان در مرحله ی علقه، چنانکه در شکل یک دیده می شود، می بینیم متوجه شبهات هایی بین آن دو می شویم (مور و پرسود، چاپ پنجم، ص. 8.). در این مرحله، رویان از خون مادر تغذیه می کند، شبیه زالو که از خون دیگران تغذیه می نماید. (Human Development as Described in the Qur’an and Sunnah، مور و دیگران، ص. 36.)
- دومین معنی کلمه ی علقه: "شیئ معلق است." همچنان که در شکل های 3 و 2 دیده می شود، رویان در مرحله ی علقه، در رحم مادر آویزان می باشد.
تصویر 1: شکل های ترسیمی برای بیان مشابهت ظاهری یک زالو و یک رویان انسان در مرحله ی علقه. (تصویر زالو از کتاب Human Development as Described in the Qur’an and Sunnah مور و دیگران، ص. 37، برگرفته از Integrated Principles of Zoology، هیکمن و دیگران. شکل رویان از The Developing Human، مور و پرسود ص. 73.)
تصویر 2: در این شکل می توان آویختگی رویان در مرحله ی علقه رحم را مشاهده نمود. (The Developing Human، مور و پرسود، چاپ 5، ص. 66.)
تصویر 3: در این تصویر میکروسکپی، می توان علقه ی رویانی (که با حرفB مشخص شده است) را در مرحله ی علقه (حدود 15 روزه) در رحم مادر مشاهده نمود. اندازه ی واقعی رویان حدود 6/0 میلیمتر می باشد. (مور، چاپ3، ص. 66 برگرفته از کتاب Histology، لیسون و لیسون)
- سومین معنای علقه، "لخته ی خون" است. نمای ظاهری رویان و کیسه ی آن در مرحله ی علقه شبیه لخته ی خون می باشد. این به خاطر وجود مقدار نسبتاً زیادی از خون در جنین در طول مرحله ی اول می باشد (تصویر شماره 4). (Human Development as Described in the Qur’an and Sunnah، صص. 37-38)
همچنین در این مرحله، خون در درون جنین، تا پایان هفته سوم، به گردش درنمی آید. (The Developing Human، چاپ5، ص. 65.) بنابراین، جنین در این مرحله شبیه به یک لخته ی خون می باشد.
تصویر 4: نمایش سیستم قلبی عروقی اولیه ی یک رویان در مرحله ی علقه. نمای بیرونی رویان و کیسه های آن شبیه یک لخته خون است. به دلیل وجود مقدار معتنابه خون در رویان. (The Developing Human مور، چاپ پنجم، ص. 65.)
بنابراین معناهای سه گانه ی علقه عیناً مطابق با توصیفات جنین در مرحله ی علقه است.
مرحله ی بعد که در آیه آمده، مرحله ی مضغه است. کلمه ی عربی مضغه به معنای؛ شیئ جویده شده می باشد. اگر تکه ای از آدامس در دهان جویده شود و بعد با جنین در مرحله ی مضغه مقایسه گردد، مشاهده می شود که جنین در مرحله ی مضغه درست شبیه به یک شیئ جویده شده می باشد.
علت آن وجود بندهایی در پشت جنین است تا حدی شبیه به جای دندان روی شیئ جویده شده می باشد. ( شکل های 6 و 5) (The Developing Human ، مور و پرسود، چاپ پنجم، ص. 8.).
چگونه حضرت محمد صلی الله علیه وسلم یک هزار و چهار صد سال پیش درباره ی تمامی این چیزها توانسته است آگاهی پیدا کند، در حالی که دانشمندان اخیراً تنها با داشتن امکانات پیشرفته و میکروسکوب های قوی که در آن زمان وجود نداشتند آن ها را کشف کرده اند.
تصویر 5: عکس سک رویان 28 روزه در مرحله ی مضغه. در این مرحله، جنین در ظاهر شبیه یک تکه شیئ جویده شده است، برای آنکه حلقه های پشت آن تقریباً شبیه جای دندان ها بر روی یک شیئ جویده شده هستند. اندازه ی واقعی رویان 4 میلی متر می باشد. (The Developing Human، مور و پرسود، چاپ5، کار پروفسور هیدو هیشی مارو، دانشگاه کیوتو، در کیوتوی ژاپن)
تصویر 6: با مقایسه ی یک رویان در مرحله ی مضغه با یک تکه آدامس جویده شده، مشابهت هایی را میان آن دو می بینیم.
الف) تصویر یک جنین در مرحله ی مضغه. می توانید بندهایی را بر پشت رویان ببینید که شبیه جای دندان می باشند. (The Developing Human، مور و پرسود، چاپ5، ص 79.)
ب) عکس یک تکه آدامس جویده شده.
لیوونهوک اولین دانشمندی بود که در سال 1677 (بیشتر از هزار سال بعد از حضرت محمد صلی علیه وسلم) با استفاده از میکروسکوپ به مشاهده ی سلول اسپرم انسان (اسپرماتوز) پرداخت. آن ها به اشتباه فکر می کردند که سلول اسپرم پیش طرح اولیه ی ریز و کوچکی از انسان است که وقتی وارد تخمدان جنس مؤنث می شود رشد پیدا می کند. (The Developing Human، مور و پرسود، چاپ5، ص 9.)
پروفسور امرتوس کیث ال. مورو یکی از برجسته ترین دانشمندان جهان در زمینه ی آناتومی و جنین شناسی می باشد، او کتابی با عنوان (The Developing Human) "رشد و تکامل بشر" را به رشته ی تحریر درآورده که به هشت زبان زنده ی دنیا ترجمه شده است. این کتاب یک مرجع علمی بوده و انجمن ویژه در ایالات متحده ی آمریکا آن را به عنوان بهترین کتاب برگزید.
دکتر کیث مور استاد رشته ی آناتومی و زیست شناسی در دانشگاه تورنتوی کانادا است. او در آن دانشگاه معاون ریاست علوم پایه در دانشکده ی پزشکی بود و به مدت هشت سال نیز به عنوان رئیس بخش آناتومی خدمت نموده است. در سال 1984، وی برجسته ترین جایزه ی موجود در زمینه ی آناتومی در کانادا؛ جایزه ی بزرگ j.c.b از انجمن کالبد شناسی کانادا را دریافت نمود. دکتر مور چندین انجمن بین المللی را مدیریت کرده است، از قبیل انجمن کالبد شناسی آمریکا و کانادا و هیأت اتحادیه ی دانشمندان زیست شناسی.
در سال 1981، طی هفتمین کنفرانس پزشکی در عربستان سعودی، پروفسور مور گفت: "این افتخار بزرگی برای من بوده است که به روشن شدن آیات قرآنی در مورد تکامل بشر کمک نمایم. به روشنی می دانم که این آیات از جانب خداوند بر حضرت صلی الله علیه وسلم نازل شده است، زیرا بیشتر این علوم تا بعد از چندین قرن کشف نشده اند. این را هم ثابت می کند که حضرت محمد صلی الله علیه وسلم فرستاده ی خداوند بوده است.(منبع این اظهارنظر نوار ویدیویی This is the Truth (این حقیقت است) است. برای دریافت کپی این نوار ویدیویی یا مشاهده ی ویدئو کلیپ توضیحات آنلاین پروفسور کیث مور، از این سایت www.islam-guide.com/truth دیدن نمایید.)
در پایان از پروفسور مور این سؤالات را پرسیده بودند: " آیا این ابراز نظر شما به این معنا است که شما معتقدید که قران کلام خداوند می باشد؟ وی در پاسخ می گوید: "من هیچ مشکلی در پذیرش آن نمی بینم. (نوار ویدیویی This is the Truth)
در یک کنفرانس، پروفسور مورو بیان داشت: "مراحل رشد جنین انسان بسیار پیچیده است، این فرایند پیوسته مرتبط با تغییرات در طول رشد می باشد، پیشنهاد می شود که سیستم جدیدی از طبقه بندی مطابق شرایط و عبارات مطرح شده در قرآن و سنت (سنت: آنچه حضرت محمد صلی الله علیه وسلم بیان داشته، انجام داده یا تأیید نموده است) تعیین شود. این سیستم پیشنهادی ساده و فراگیر بوده و با علوم جنین شناسی امروزی مطابقت دارد. مطالعات فشرده بر روی قرآن و حدیث ( داده های قابل اعتماد توسط پیامبر صلی الله علیه وسلم گزارش شده است صحابه آنچه که ایشان فرموده اند انجام دادند یا آن را تأیید کرده اند) در این چهار سال گذشته سیستمی را برای دسته بندی جنین انسان آشکار می سازد که واقعاً شگفت آور است، خصوصاً با به خاطر داشتن اینکه این موضوع در هفت قرن پس از میلاد ثبت گردیده است.
اگر چه ارسطو، کاشف علم جنین شناسی، مراحل رشد جنین جوجه در تخم را طی مطالعاتش در قرن چهارم پیش از میلاد مسیح مشخص نمود، اما وی هیچ گونه جزئیاتی را در این زمینه ی این مرحله بیان نکرد.
تا جایی که از تاریخ از جنین شناسی می توان فهمید، اطلاع بسیار اندکی درباره ی مراحل و طبقه بندی دانش جنین شناسی انسان طی این دوازده قرن وجود داشته است. از این رو، توضیحات قرآن درباره ی جنین انسان نمی تواند بر پایه ی دانش علمی موجود در قرن هفتم باشد. تنها نتیجه ی منطقی می تواند این باشد که: این توضیحات از جانب خداوند بر حضرت محمد صلی الله علیه وسلم وحی شده است. او نمی توانست از این جزئیات اطلاعی داشته باشد، زیرا یک فرد بی سواد بدون هرگونه آموزش علمی بوده است." (نوار ویدیویی This is the Truth، "این حقیقت است." )
ب) قرآن و کوه ها
کتابی با عنوان Earth، یک کتاب مرجع پایه در بسیاری از دانشگاه های سراسر جهان می باشد. یکی از دو نفر مؤلف آن، پروفسور امرتوس فرانک پرس است. وی مشاور علمی رئیس جمهور سابق آمریکا، جیمی کارتر، بود و به مدت دوازده سال ریاست آکادمی بین المللی علوم در واشنگتن را بر عهده داشت. او در کتابش می گوید که کوه ها در زیر خود ریشه هایی دارند. (Earth, Press and Siever ص 435. همچنین Earth Science, Tarbuckand Lutgens, ص 157.)
این ریشه ها عمیق هستند و در ژرفای زمین جای گرفته اند. بدین ترتیب کوه ها شکلی شبیه به میخ دارند ( رجوع شود به تصاویر 7،8،9 در صفحه ی بعد). این بیانگر همان چیزی است که قرآن درباره ی کوه ها شرح داده است.
خداوند در قرآن می فرماید:
"آيا زمين را گهوارهاى نگردانيديم؟ و كوه ها را [چون] ميخ هايى [نگذاشتيم]؟" (قرآن کریم، 78: 6-7)
تصویر 7: کوه ها ریشه هایی در عمق زمین دارند. ( Earth Press and Siever ص 413)
تصویر 8: نمای کلی نیمرخ. کوه ها مانند میخ ها، ریشه های عمیقی در ژرفای سطح زمین دارند. (Anatomy of the Earth, Cailleux، ص 220.)
تصویر 9: تصویر دیگری که نشان می دهد کوه ها به دلیل ریشه های عمیقشان، شکلی میخ مانندی دارند. (Earth Science, Tarbuck and Lutgens، ص 158.)
دانش کنونی علوم زمین شناسی ثابت کرده است که کوه ها در زیر لایه ی سطحی زمین ریشه های عمیق دارند (شکل 9). این ریشه ها ممکن است چندین برابر ارتفاع کوه ها از سطح زمین، در زیر پیش بروند. (The Geological Concept of Mountains in the Qur’an انتشارات ال نگار، ص 5)
بنابراین شایسته ترین کلمه برای توصیف برای کوه براساس این اطلاعات کلمه ی میخ می باشد، چراکه بیش ترین قسمت یک میخ درست فرورفته در زیر سطح جسم مخفی می گردد. تاریخچه ی این علم به ما می گوید که نظریه ی مربوط به ریشه های عمیق کوه ها برای اولین بار در سال 1865 توسط آسترونومر رویال، آقای جورج آری عرضه شد. (Earth, Press and Siever، ص 435، همچنین رجوع شود به:Geological Concept of Mountains in the Qur’an ص 5)
به این ترتیب، کوه ها نقش مهمی در پایدار ساختن پوسته ی زمین بازی می کنند. (The Geological Concept of Mountains in the Qur’an، صص 44-45) آن ها از لرزش زمین جلوگیری می کنند. خداوند در این باره در قرآن کریم می فرماید:
"و در زمين كوه هايى استوار افكند تا شما را نجنباند و رودها و راه ها [قرار داد] تا شما راه خود را پيدا كنيد." (قرآن کریم، 16:15)
بعلاوه، طبق نظریه ی جدید لایه های زمینی نیز اذعان می دارد که کوه ها مانند ثابت نگاه دارنده ی زمین عمل می کنند. آگاهی از نقش کوه ها به عنوان تثبیت کننده ی زمین و درنتیجه ی دانش بشر در مورد لایه های زیرین زمین، از اواخر دهه ی شصت برای دانشمندان مسجل شد.
آیا کسی می توانست در زمان حضرت محمد صلی الله علیه وسلم شکل واقعی کوه ها را بداند؟ کسی می توانست تصور کند که ساختمان فشرده ی کوهی که او می بیند، طبق گفته ی دانشمندان در عمق زمین ادامه دارد و دارای ریشه هستند؟ زمین شناسی مدرن آیه های قرآن را در این باره تأیید می نماید.
ج) قرآن و پیدایش جهان
علم جدید کیهان شناسی، تجربی و نظری، به وضوح نشان می دهد که، در یک مرحله ی زمانی، تمام جهان چیزی جز ابری از دود نبود. (یعنی ترکیب گازی داغ بسیار غلیظ و کدر. The First Three Minutes, a Modern View of the Origin of the Universe, Weinberg صص. 94-105).
این یکی از اصول بی چون چرای علم کیهان شناسی مدرن استاندارد می باشد. دانشمندان هم اکنون نیز می توانند تشکیل ستاره های جدید از بقایای این دود را مشاهده نمایند. (شکل های 11 و 10). ستاره های درخشانی که ما در شب می بینیم، و کل جهان ناشی از همان ماده ی دودی می باشد. خداوند در قرآن می فرماید:
"سپس آهنگ [آفرينش] آسمان كرد و آن بخارى بود پس به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه بياييد آن دو گفتند فرمانپذير آمديم ." (قرآن کریم، 41:11)
زیرا زمین و آسمان بالای آن (ستاره ها، ماه، خورشید، سیاره ها، کهکشانها و غیره) شکل گرفته از این دود مانند است، نتیجه می گیریم که زمین و آسمان بسته به وجود آن است. سپس خارج از این دود هر کدام شکل جداگانه ای به خود گرفته اند. خداوند در قرآن می فرماید:
"آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم پيوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختيم و هر چيز زندهاى را از آب پديد آورديم آيا [باز هم] ايمان نمىآورند." (21:30)
دکتر آلفرد کرونل یکی از زمین شناسان مشهور، استاد زمین شناسی و رئیس بخش زمین شناسی در مؤسسه ی علوم زمین شناسی دانشگاه ژوهانس گوتن برگ، مینز، آلمان است. وی چنین بیان می دارد: وقتی نگاه می کنیم که حضرت محمد صلی الله علیه وسلم اهل کجا بوده .. فکر می کنم تقریباً ناممکن است بتواند چیزی درباره ی منشأ عمومی جهان بداند، زیرا دانشمندان تنها ظرف چند سال گذشته، آن هم با پیچیده ترین و پیشرفته ترین فناوری های زمان، از آن سردر آورده اند.
(از نوار ویدیویی (This is the Truth) برای دریافت یک نسخه از این نوار ویدیویی یا مشاهده ی ویدیوکلیپهای نظریات پروفسور آلفرد کرونر به صورت آنلاین به سایت www.islam-guide.com/truth مراجعه فرمایید.)
تصویر 10: تولد یک ستاره ی جدید از میان سحابی گاز و غبار، که باقیمانده ی "دود"ی است که ماده ی اولیه ی تشکیل جهان است. (The Space Atlas ، هیتر و هنبست، ص. 50)
تصویر11: سحابی مرداب، ابری از گاز و غبار با قطری حدود 60 سال نوری می باشد که برافروخته از تشعشع پرتوهای ماوراءبنفش ساطع شده از ستاره های داغ تازه متولد شده در میان توده ی غبار است. (Horizons, Exploring the Universe, Seeds, ، کاری از انجمن تحقیق ستاره شناسی دانشگاه ها، ص. 9)
او چنین ادامه می دهد: به نظر من کسی که حدود هزار و چهار صد سال پیش چیزی در مورد فیزیک هسته ای نمی دانسته، قادر نبوده است با استفاده از معلومات خود دریابد که، مثلاً، منشأ زمین و آسمان یکی می باشد. (نوار ویدیویی This is the Truth)
د) قرآن و مغز انسان
خداوند در قرآن کریم درمورد یکی از کافران بدطینت که از نمازگزاردن پیامبر صلی الله علیه وسلم در کعبه ممانعت می کرد، چنین می فرماید:
" زنهار! اگر باز نايستد پيشانى [او] را سخت بگيريم. [همان] پيشانى دروغزن گناهپيشه را!" (قرآن کریم، 96: 15-16)
چرا قرآن پیشانی را برای دروغ گویی و گناه کاری استفاده کرده است؟ چرا قرآن خود آن شخص را به دروغ گویی و گناه کار بودن وصف ننموده است؟ چه ارتباطی بین این دو، یعنی پیشانی انسان و دروغ گویی و خطاکاری وجود دارد؟ اگر نگاهی به بخش جلویی جمجمه بیاندازیم، پیش مغز مخ پیشین را خواهیم یافت.(شکل 12).
علم فیزیولوژی درباره ی عملکرد این ناحیه چه می گوید؟ کتابی به عنوان Essentials of Anatomy & Physiology (اصول آناتومی و فیزیولوژی) در باره ی این قسمت می گوید: "انگیزه و دوراندیشی برای برنامه ریزی و نوآوری حرکات در بخش جلویی مربوط به لاب های پیششین مغز صورت می گیرد. این ناحیه ای است که با کورتکس مغز همکاری می کند. (Essentials of Anatomy&Physiology، سیلی و دیگران، ص. 211 و همچنین The Human Nervous System، نوبک و دیگران، صص. 410-411)
در کتاب چنین می خوانیم: "در ارتباط آن با انگیزش و تحریک پذیری نیز گمان می رود پیش مغز مرکز کاربردی برای پرخاشگری باشد". (Essentials of Anatomy & Physiology ، سیلی و دیگران، ص 211)
بنابراین این ناحیه ی پیش مغز عهده دار برنامه ریزی، انگیزش و آغاز رفتارهای خوب و خطا بوده و عهده دار دروغ گویی و راستگویی می باشد. بنابراین شایسته است که پیشانی را، زمانیکه فردی دروغ گفته یا خطایی می کند، به دروغ گویی و خطاکار بودن توصیف کرد. چنانکه قرآن می فرماید: "... [همان] پيشانى دروغزن گناهپيشه را!"
تصویر12: نواحی عامل در نیمکره ی چپ قشر مغزی. ناحیه ی پیش مغز در بخش پیشین قشر مغزی جای گرفته است. (Essentials of Anatomy & Physiology ، سیلی و دیگران، ص. 210)
طبق گفته ی پروفسور کیث ال مور دانشمندان در همین شصت سال اخیر وظیفه ی ناحیه ی جلوی مغزی را کشف نموده اند. (الاعجاز العلمی فی الناصیة " Scientific Miracles in the Front of the Head), "، مور و دیگران، ص. 41)
هـ) قرآن کریم؛ دریاچه ها و رودها
علم جدید آشکار می سازد که هرجا دو دریای مختلف کنار هم قراربگیرند، حائلی مانند یک دیوار بین آن ها وجود دارد. این دیوار حائل دو دریا را از هم جدا می سازد که هر کدام دما، شوری و چگالی مخصوص خودشان را دارند. (Principles of Oceanography ، دویس، صص. 92-93)
به عنوان مثال، آب دریای مدیترانه در مقایسه با آب اقیانوس اطلس، گرم، شور و کم چگال است. وقتی که آب دریای مدیترانه در بالای تنگه ی جبل الطارق وارد اقیانوس اطلس می شود، با همان گرمی و شوری و ویژگی های کم چگالی خودش چند صد کیلومتر درون اقیانوس اطلس و در عمق حدود هزار متری آن جریان می یابد. آب مدیترانه در این عمق تثبیت می گردد. ( شکل 13)
تصویر13: آب دریای مدیترانه با همان خصوصیات گرما، شوری و چگالی اندک به اقیانوس اطلس از طریق تنگه ی جبل الطارق وارد می شود، به دلیل آنکه حائل موجود در بین دو آب مذکور آن ها را از هم جدا نگاه می دارد. دماهای بیان شده براساس درجه ی سلسیوس (C°) می باشند. (Marine Geology ، کونن، ص. 43)
اگرچه این دریاها دارای موج های بزرگ، جریان قوی و جزر و مد دارند، با این وجود آب های آن دو باهم نمی آمیزد.
در قرآن کریم اشاره می کند که حائلی میان دریاهایی که به هم می رسند وجود داشته و آن ها باهم درنمی آمیزند.
خداوند متعال چنین می فرماید:
"دو دريا را [به گونهاى] روان كرد [كه] با هم برخورد كنند. ميان آن دو حد فاصلى است كه به هم تجاوز نمىكنند." (55: 19-20)
اما زمانی که قرآن درباره ی حائل میان آب دریاهای شور و شیرین صحبت می کند، از وجود "بخش ممنوعه" به واسطه ی دیوار حائل بحث می کند.
خداوند متعال در قرآن می فرماید:
"و اوست كسى كه دو دريا را موجزنان به سوى هم روان كرد اين يكى شيرين [و] گوارا و آن يكى شور [و] تلخ است و ميان آن دو مانع و حريمى استوار قرار داد." (25: 53)
ممکن است پرسیده شود، چرا قرآن هنگامی که از این حائل بین آب شیرین و شور بحث می کند، به ناحیه و منطقه اشاره می نماید اما هنگام بحث از دو دریا آن را ذکر نمی کند؟
علم نوین اذعان می دارد که در مصب رودخانه که آب شور و شیرین به هم می رسند، وضعیت با آنچه در برخورد میان دو دریا رخ می دهد تاحدودی متفاوت می باشد. معلوم شده آنچه آب شیرین (آزاد) و شور را در دهانه ی رودخانه از هم جدا نگاه می دارد، یک "منطقه ی چگال، با چگالی های مشخص و ناپیوسته" است که دو لایع را ازهم جدامی دارد. (Oceanography، گراس، ص 242. همچنین Introductory Oceanography، ترومن، صص 300-301) این منطقه (ناحیه ی جداساز) میزان شوری متفاوت با آب شیرین و آب شور دارد. (شکل 14) (Oceanography، گراس، ص. 244. و Introductory Oceanography، ترومن، صص. 300-301)
تصویر14: برش عرضی نمایانگر میزان شوری (بخش ها با درهزار‰ مشخص هستند) در دهانه ی رودخانه. این جا می توان منطقه (ناحیه ی جدایی) بین آب های شور و شیرین را مشاهده کرد. (Introductory Oceanography، ترومن، ص 300 با اندکی تصرف)
این اطلاعات به تازگی و با ابزارهای پیشرفته و تجهیزاتی مدرنی که دما، شوری، چگالی، میزان دقیق اکسیژن و غیره را اندازه می گیرند، کشف شده است. چشمان آدمی قادر به دیدن تمایز میان دو دریای تلاقی کننده نمی باشد، بلکه دریاهای مذکور به چشم ما مانند یک دریای همگن پدیدار می شود. به علاوه، چشمان آدمی نمی تواند سه نوع تقسیم بندی آب در دهانه ی رود را ببیند: آب شیرین، آب شور، و حائل بین آن ها (ناحیه ی جدا کننده).
و) قرآن و اعماق دریاها و موج های عمقی
خداوند در قرآن می فرماید:
"يا [حالت آن کافران] مانند تاريكي هايى است كه در دريايى ژرف است كه موجى آن را مىپوشاند [و] روى آن موجى [ديگر] است [و] بالاى آن ابرى است تاريكيهايى است كه بعضى بر روى بعضى قرار گرفته است هر گاه [غرقه] دستش را بيرون آورد به زحمت آن را مىبيند ..." (قرآن کریم، 24:40)
این آیه از تاریکی های اعماق دریاها و اقیانوس ها می گوید، جایی که اگر کسی دستش را بیرون بکشد، قادر به دیدنش نخواهد بود. تاریکی اعماق دریاها و اقیانوس ها در عمقی حدود 200 متر و پایین تر یافت می شود. در این عمق، تقریباً هیچ نوری و روشنایی وجود ندارد. (شکل 15) زیر عمق 1000 متر اصلاً هیچ گونه روشنایی وجود ندارد. (Oceans، الدر و پرنتا، ص. 27)
تصویر15: بین 3 تا 30 درصد نور خورشید بر سطح دریا بازتابیده می شود. سپس تقریباً تمامی هفت رنگ طیف نور یکی پس از دیگری، به جز نور ماوراء بنفش، در نخستین 200 متر عمق دریا جذب می شوند. (Oceans ، الدر و پرنتا، ص. 27)
انسان بدون کمک زیر دریایی و یا تجهیزات مخصوص نمی تواند بیش از چهل متر زیر دریا غواصی کند. انسان نمی تواند در اعماق تاریک اقیانوس ها، ازجمله عمق 200 متر زیر آب زنده بماند.
دانشمندان اخیراً به وسیله ی تجهیزات مخصوص و زیردریایی ها که به منظور غواصی در جاهای عمیق اقیانوس ها تهیه شده اند این مناطق تاریک را کشف نموده اند.
همچنین می توان از جمله ی بعدی آیه ی پیشین: "... در دريايى ژرف ،كه موجى آن را مىپوشاند [و] روى آن موجى [ديگر] است [و] بالاى آن ابرى است.." استنباط نمود که آب های عمق دریاها و اقیانوس ها به وسیله ی موج ها پوشیده می شوند. مبرهن است که موج های دوم همان امواج سطحی قابل مشاهده بر دریاها می باشد، چراکه آیه ی مذکور بیان می دارد که بربالای امواج دوم ابرهایی وجود دارند. ولی امواج اول چه هستند؟
دانشمندان به تازگی دریافته اند که نوعی امواج درونی وجود دارند که "در محل تلاقی چگالی های متفاوت بین دو لایه ی مختلف پدید می آیند. (Oceanography ، گراس، ص. 205). ( شکل 16)
تصویر16: امواج داخلی در تلاقی دو لایه ی آب با چگالی های متفاوت. یکی از آن ها غلیظ (لایه ی زیرین)، و دیگری با غلظت کم تر (لایه ی رویی). (Oceanography، گراس، ص. 204)
امواج داخلی آب های عمقی دریاها و اقیانوس ها را می پوشاند زیرا آب های بخش های عمیق نسبت به آب های بخش های بالاتر چگالی بیش تری دارند. امواج داخلی نظیر امواج سطحی عمل می کنند. آن ها هم مثل امواج سطحی می توانند درهم شکسته شوند. امواج داخلی بوسیله ی چشم های انسان قابل رؤیت نیستند، ولی می توان آن ها را با بررسی دما یا تغییرات شوری آب در مکان های معین مشخص نمود. (Oceanography، گراس، ص. 205)
ز) قرآن و ابرها
دانشمندان شکل ابرها را مورد مطالعه قرار داده اند و فهمیده اند که ابرهای بارانی برطبق سامانه ی معینی شکل گرفته اند و مراحل مشخص به وسیله ی انواع بادها و ابرها ادامه دارد.
یک نوع ابر بارانی به نام کومولونیمبوس وجود دارد. هواشناسان مطالعه کرده اند که چگونه ابر کومولونیمبوس تشکیل می شود و چگونه آنها باران، تگرگ، صاعقه تولید می کنند
آنها دریافته اند که ابرهای کومولونیمبوس مراحل زیر را برای تولید باران طی می کنند:
1. هدایت ابرها به وسیله ی باد: ابرهای کومولونیمبوس زمانی تشکیل می شوند که باد تعدادی تکه ابرها ی کوچک (ابرهای کومولوس) را به جایی که ابرها در آن جمع می شوند، هل دهد. (شکل های 18و17).
تصویر17: عکس ماهواره ای، نشان دهنده ی ابرهایی که به سمت پوشش دادن نقاط B ، C و D در حرکت می باشند. پیکان ها نمایانگر مسیر وزش باد هستند. (The Use of Satellite Pictures in Weather Analysis and Forecasting، اندرسن و دیگران، ص. 188)
تصویر18: تکه های کوچک ابر (ابرهای کومولوس) در حرکت به سمت پوشش ناحیه ای در نزدیکی افق، جایی که یک ابر کمولونیمبوس بزرگ در آن دیده می شود. (Clouds and Storms ، لودلم، ص. 7.4)
2. پیوستن: سپس ابرهای کوچک به هم ملحق می شوند تا ابرهای بزرگ تری تشکیل شوند. ( شکل های 19و 18) (The Atmosphere ، آتنز و دیگران، صص. 268-269 و Elements of Meteorology، ص. 141)
تصویر19: (A) تکه ابر کوچک جدا شده (ابر کمولوس). (B) وقتی که ابرهای کوچک به هم می پیوندند، فشار زیری در بین ابرهای بزرگ تر افزایش یافته و ابر روی هم انباشته می شود. قطرات آب با علامت _ نمایش داده شده اند. (The Atmosphere، آتنز و دیگران، ص. 269)
3. انباشتن: زمانی که ابرهای کوچک به هم پیوستند، فشار زیرین در میان ابرهای بزگ تر افزایش پیدا می کند. فشار زیرین نزدیک مرکز ابرها قوی تر از کناره ها می باشد..
این فشارهای زیرین باعث می شود ارتفاع بدنه ی ابرها افزایش یابد، بدین ترتیب ابر روی هم انباشته و متراکم می شود. (شکل های 21و20،1).
این رشد ارتفاع ابرها باعث می شود بدنه ی ابرها به داخل منطقه ی سردتر اتمسفر کشیده شود، جایی که قطرات آب و تگرک تشکیل شده و بزرگ و بزرگ تر می شوند. وقتی که قطره های آب و تگرگ سنگین تر از آن شوند که فشار زیرین بتواند آن ها را نگاه دارد، از میان ابرها به شکل باران و تگرگ و غیره باریده می شوند. (رجوع شود به The Atmosphere، آتنز و دیگران، ص 269 و Elements of Meteorology، میلر و تامپسون، صص. 141-142)
تصویر20: یک ابر کمولونیمبوس. پس از آنکه ابر انباشته و متراکم گشت، باران از میان آن فرو می بارد. (Weather and Climate ، بودین، ص. 123)
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
"آيا ندانستهاى كه خدا[ست كه] ابر را به آرامى مىراند سپس ميان [اجزاء] آن پيوند مىدهد آنگاه آن را متراكم مىسازد پس دانههاى باران را مىبينى كه از خلال آن بيرون مىآيد ..." (قرآن کریم، 24: 43)
تصویر21: یک ابر کمولونیمبوس. (A Colour Guide to Clouds، سکورر و وکسلر، ص. 23)
هواشناسان همین تازگی به جزئیات راجع به شکل گیری، ساختار و عملکرد ابرها را به وسیله ی لوازم پیشرفته ای مانند هواپیما، ماهواره، رایانه، بالون ها و دیگر تجهیزات، دست یافته اند تا بتوانند ابرها و مسیر مربوط به آن ها، سنجش میزان رطوبت و تغییرات آن و نیز تعیین سطح و تغییر فشار جو را مورد بررسی قرار دهند. (رجوع شود به اعجاز القرآن الکریم فی وصف انواع الریاح السحوب و المطر، مکی و دیگران، ص. 55)
آیه ی پیشین بعد از اشاره به ابر و باران، درباره ی تگرگ وصاعقه صحبت می کند:
"... و [خداست كه] از آسمان از كوه هايى [از ابر يخزده] كه در آنجاست تگرگى فرو مىريزد و هر كه را بخواهد بدان گزند مىرساند و آن را از هر كه بخواهد باز مىدارد نزديك است روشنى برقش چشمها را ببرد." (قرآن کریم، 24:43)
هواشناسان دریافته اند که ابرهای کولومونیمبوس که تگرگ می بارانند، ارتفاع شان به اندازه ی کوه ها و حدود 25000 تا 30000 پا (5/4 تا 7/5 مایل) می باشد. (Elements of Meteorology، میلر و تامپسون، ص. 141)
همانگونه که در قرآن آمده است: " ... و [خداست كه] از آسمان از كوه هايى [از ابر يخزده] كه در آنجاست تگرگى فرو مىريزد..." (شکل 21)
ممکن است سؤالی راجع به این آیه پیش بیاید. چرا در این آیه در اشاره به تگرگ آمده است: "روشنایی برق آن..."؟ آیا به این معنا است که تگرگ مهم ترین عامل به وجود آورنده ی صاعقه می باشد؟ اجازه دهید نگاهی به کتابی با عنوان "MeteorologyToday says" بیاندازیم.
کتاب می گوید در ناحیه ای از ابر که بسیار سرد و دارای تکه های ریز یخ می باشد ابر بار الکتریکی می گیرد. وقتی قطره های آب با دانه های تگرگ برخورد می کند، گرمای درونی شان را رها ساخته و یخ می زنند. این باعث می شود سطح دانه های تگرگ نسبت به کریستال های یخ پیرامون شان گرم تر هستند. وقتی که دانه تگرگ با کریستال های یخ برخورد می کند، یک پدیده ی مهم اتفاق می افتد: الکترون ها از جسم سردتر به سوی جسم گرم تر جریان می یابد. به این ترتیب، دانه ی تگرگ بار الکتریکی منفی می گیرد. همین حالت هنگامی پیش می آید که که قطره های بسیار سرد با دانه های تگرگ و ذرات ریز و خرد شده ی یخ که بار مثبت گرفته اند، برخورد می کنند. این اجزاء سبک تر دارای بار مثبت ریزتر بواسطه ی فشارزیرین به بخش های بالاتر ابر منتقل می شوند. تگرگ باقی مانده ی دارای بار منفی به قسمت پایین ابر ریزش می کند، به این ترتیب بخش پایین ابر بار منفی می گیرد. این بارهای منفی به شکل صاعقه تخلیه می گردد. (Meteorology Today، آهرنس، ص. 437)
چنین نتیجه گرفته می شود که تگرگ مهم ترین عامل بروز صاعقه می باشد.
اطلاعات ذکر شده در زمینه ی صاعقه اخیراً کشف شده اند. تا دهه ی 1600 میلادی، نظریه ی ارسطو بر علم هواشناسی حاکم بود. به عنوان مثال، او می گفت که اتمسفر دارای دو نوع بخار خشک و نمناک است. همچنین می گوید که صدای تندر صدای برخورد بخارهای خشک با ابرهای مجاور می باشد، و صاعقه سوختن و شعله ور شدن بخارهای خشک با آتشی باریک و و ملایم است. (The Works of Aristotle، ترجمه ی انگلیسی با عنوان: Meteorologica، جلد سوم، راس و دیگران، صص. 369-369ب )
این ها تعدادی از نظریات هواشناسی حاکم در هزار و چهار صد سال پیش، که قرآن نازل گشت، بودند.
ح) دیدگاه دانشمندان درباره ی معجزات علمی قرآن
آنچه در زیر می خوانید نظرات دانشمندان مختلف درباره ی معجزات علمی قرآن کریم می باشد. تمامی نظریات زیر در یک نوار ویدیوئی با عنوان "This is the Truth" گردآوری شده است. در این نوار ویدیوئی، می توانید ببینید و بشنوید که دانشمندان نظریات آتی را ابراز می نمایند. (لطفاً به سایت www.islam-guide.com/truth برای ذخیره ی این نوار ویدیوئی یا مشاهده ی آن بر اینترنت، مراجعه کنید.)
1) دکتر تی. وی. ان. پرسود استاد علم آناتومی است. پروفسور طب و سلامتی کودکان، و پرفسور علم مامایی، دانش امراض زنانه، و دستگاه تناسلی از دانشگاه منیتوبا در کانادا می باشد. در آن جا وی به مدت شانزده سال رئیس قسمت آناتومی بود. وی شهرت زیادی در رشته ی خویش دارد. ایشان مؤلف یا ویراستار 22 کتاب درسی و بیش از 181 مقاله ی علمی منتشر ساخته است. در سال 1991، برجسته ترین جایزه ی رشته ی آناتومی در کانادا، جایزه ی بزرگ جی. سی. بی. از انجمن آناتومی کانادا را دریافت نمود.
هنگامی که از وی درباره ی معجزات علمی قرآن که مورد تحقیق ایشان بود، پرسش شد، این گونه توضیح داد:
"چنانکه به من گفته شده، محمد یک فرد کاملاً عادی بود؛ و نمی توانست بخواند یا بنویسد. در واقع، او یک فرد درس نخوانده و بی سواد بود. به علاوه، داریم درباره ی هزار و دویست (البته هزار و چهارصد) سال پیش حرف می زنیم. این جا شخص بی سوادی هست که نظریات و بیانات عمیقی ارائه داده است که به طور بسیار شگفت آوری از لحاظ ماهیت علمی دقیق می باشند. من هرگز نمی توانم این درستی این نظریات را صرفاً تصادفی بدانم. تعداد حقایق و نظریات صحیح و دقیق بیش از اندازه هستند، من هم مانند دکتر مور، در اندیشه برایم سخت نیست که باور کنم الهامات یا وحی الهی منشأ بیان این گفته ها بوده است."
پروفسور پرسود برخی آیات قرآنی و احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم را در تعدادی از کتاب هایش ذکر نموده است. همچنین وی این آیات و احادیث پیامبر اعظم صلی الله علیه و سلم را در چندین کنفرانس ارائه کرده است.
2) دکتر جو لی سیمپسون رئیس بخش مامایی و زنان، پرفسور رشته ی مامایی و زنان و نیز استاد رشته ی ژنتیک مولوکولی و انسانی در دانشکده ی پزشکی بایلور، هوستون تگزاس آمریکا می باشد. وی پیش تر پروفسور زنازایی زنان و رئیس بخش نازایی در دانشگاه تنسی، آمریکا و همچنین نماینده ی جامعه ی باروری آمریکا بود. وی جوایز بسیاری را دریافت نموده است؛ از جمله جایزه ی انجمن استادان مامایی و امراض عمومی زنان در سال 1999. پروفسور سیمپسون این دو حدیث پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم را مورد مطالعه قرار داده است:
{برای هرکدام از شما، اجزای آفرینش شما در طی چهل روز در رحم مادرتان باهم گردآمده اند...} (صحیح مسلم، # 2643 و صحیح بخاری،# 3208)
توجه: عبارات میان دو علامت {...} حدیث پیامبر بزرگوار اسلام می باشند. همچنین علامت # نشانگر شماره ی حدیث می باشد.
{بعد از چهل روز از جنین، خداوند فرشته ای را به سویش می فرستد که آن را شکل داده و شنوایی، بینایی، پوست، گوشت و استخوان... دهد.} (صحیح مسلم، #2645)
وی با احادیث فوق را با توجه به اینکه چهل روز نخست مرحله ی مشخصی برای رشد و تکوین جنین می باشد، به طور گسترده مورد برررسی قرار داده است. وی به ویژه تحت تأثیر درستی و دقت کامل این احادیث پیامبر صلی الله علیه وسلم واقع شد. بدین ترتیب در یک کنفرانس، چنین ابراز نظر نمود:
"بنابراین احادیث مورد بحث جدول زمانی دقیقی برای رشد اصلی جنینی پیش از چهل روز اولیه را در اختیار ما می گذارد. بار دیگر، قضیه کاملاً روشن است، همانطور که سخنرانان دیگر مکرراً امروز صبح به آن اشاره داشتند: این احادیث امکان ندارد حاصل آگاهی علمی زمان نگارش آن ها باشد... فکر می کنم نه تنها هیچ تضادی بین علم ژنتیک و دین وجود ندارد، بلکه در حقیقت دین می تواند علم را با افزودن وحی به برخی از دیدگاه های علمی سنتی، رهنمون سازد، چنان که در قرآن عبارت هایی بیان شده که قرن ها بعد صحت آن ها آشکار گردیده، و این عقیده را که قرآن از جانب خداوند آمده است را تأیید می نماید.
3) دکتر. ای. مارشال جانسون، پروفسور افتخاری آناتومی و توسعه ی زیست شناسی در دانشگاه توماس جفرسون، در فیلادلفییای پنسیلوانیای آمریکا است. وی به مدت بیست و دو سال استاد رشته ی آناتومی آن دانشگاه، رئیس بخش آناتومی و مدیر مؤسسه ی دانیل باگ بود. وی همچنین رئیس انجمن شناسایی جنین ناقص الخلقه، مؤلف بیش از دویست نشریه ی می باشد. در سال 1981، طی هفدهمین کنفرانس پزشکی در ضمام عربستان سعودی، پروفسور جانسون در ارائه ی مقاله ی تحقیقاتی خویش بیان داشت:
"خلاصه آنکه: قرآن نه تنها رشد شکل ظاهری را توضیح داده، بلکه همچنین بر مراحل داخلی، مراحل درونی جنین، از پیدایش تا تکوین آن، و اتفاقاتی که بواسطه ی دانش معاصر شناخته شده اند، نیز تأکید کرده است."
وی چنین ادامه می دهد: "به عنوان یک دانشمند، تنها می توانم به چیزهایی بپردازم که آن ها به وضوح ببینم. می توانم رویان شناسی و زیست شناسی رشد را بفهمم. می توانم کلماتی از قرآن را که به انگلیسی ترجمه شده اند را بفهمم. همچنان که قبلاً مثال آورم، اگر قرار بود به آن عصر و زمان برگردم، قادر نبودم مسائل مطرح شده را بفهمم. هیچ دلیلی برای انکار این حقیقت نمی بینم که این شخص، محمد، می بایست این اطلاعات را از جایی دریافت نموده باشد. بنابراین هیچ تضادی با این عقیده که مداخله ای از جانب آسمان در رابطه با مطالبی که او می نوشت، نمی بینم." (پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم درس ناخوانده بود. او نمی توانست بخواند یا بنویسد، اما قرآن کریم را برای یارانش برخوانده و آنان را به نوشتن آن فرمان داد.)
4. دکتر ویلیام دبلیو هی یکی از معروف ترین دانشمندان دریانوردی و پرفسور رشته ی زمین شناسی در دانشگاه کلورادوی آمریکا می باشد. وی قبلاً رئیس دانشکده ی نیروی دریایی و علوم هوایی روزنستایل در دانشگاه میامی، فلوریدای آمریکا بود.
بعد از گفتگو با پروفسور هی درباره ی حقایق علمی مربوط به دریاها که به تازگی کشف شده و در قرآن کریم آمده اند، وی بیان داشت:
"خیلی جالب است که این نوع اطلاعات در یک متن قدیمی همچون قرآن کریم وجود دارد، نمی توانم بفهمم که این معلومات از کجا آمده اند، ولی فکر می کنم اینکه آن ها در کتاب مذکور وجود دارند به شدت جالب توجه می باشد، و این کار، معنای برخی متون آن، همچنان در حال کشف آن ها است." وقتی از او درباره ی سرچشمه ی قرآن سؤال شد، چنین پاسخ داد:
"خوب می توانم چنین فکر کنم که سرچشمه ی آن یک هستی الهی می باشد."
5. دکتر جرالد سی. گورینر مدیر دوره و استادیار رشته ی رویان شناسی طبی در بخش زیست شناسی سلولی، دانشکده ی پزشکی در دانشگاه جورج تاون، واشنگتن آمریکا است. طی هشتمین کنفرانس پزشکی در عربستان سعودی در ریاض، پروفسور گورینر در ارائه ی مقاله ی تحقیقی خویش چنین توضیح داد:
"در تقریباً چند آیه می شود گفت توصیف جامعی از تکوین انسان از هنگام لقاح سلول های جنسی تا تکوین اعضای آن ارائه شده است. پیش از آن هرگز چنین اثر شاخص و کاملی از تکامل بشر، طبقه بندی ها، اصطلاح شناسی و شرح و توضیحات، وجود نداشته است. در بیش تر موارد، اگر نگوییم همه ی آن ها، این توصیفات قرن ها از دانش بشری درباره ی جنین شناسی که آثار آن باقی مانده، جلوتر بوده است."
6. دکتر یوشی هاید کوزای، پروفسور افتخاری دانشگاه توکیو، هونگوی ژاپن است که مدیر رصد خانه ی ملی نجوم میتاکا در توکیو نیز بوده است. وی می گوید:
"من به شدت تحت تأثیر مشاهده ی حقایق صحیح نجومی در قرآن واقع شده ام، برای ما، ستاره شناسان نوین، که تنها گوشه ی بسیار کوچکی از این گیتی را مورد مطالعه قرار داده ایم. ما تمام سعی و کوشش مان را بر فهمیدن بخش بسیار کوچکی از این جهان متمرکز نموده ایم. زیرا با استفاده از تلسکوپ تنها می توانیم بخش های بسیار کوچکی از آسمان را بدون اندیشه درباره کلیت هستی ببینیم. بنابراین با خواندن قرآن و پاسخ دادن به سؤالات، فکر می کنم می توانم راه آینده ی خویش برای تحقیق درمورد جهان پیدا نمایم."
7. پروفسور تجتت تجیسن رئیس بخش آناتومی در دانشگاه چیانگ مای، تایلند است که پیش تر رئیس دانشکده ی پزشکی همان دانشگاه نیز بود. طی هشتمین کنفرانس پزشکی در ریاض عربستان سعودی، پروفسور تجیسن برخاست و چنین ایراد کرد:
"در طول سه سال گذشته، به قرآن کریم علاقمند شده ام... براساس مطالعاتم و آنچه در این کنفرانس فراگرفتم، به این باور رسیده ام که هرآنچه چهارده قرن پیش در قرآن ثبت شده است، حقیقت دارد، و به وسیله ی علم و دانش قابل اثبات می باشد. از آن جا که حضرت محمد صلی الله علیه وسلم نه می توانست بخواند و نه بنویسد، پیامبری بوده که این حقایق را ابلاغ نموده است، حقایقی که بر وی نازل می شد و ذهنش را منور می ساخت، از جانب یگانه کسی که آفریدگار حقیقی است. این آفریدگار می بایست خداوند بزرگ باشد. بنابراین فکر می کنم زمان آن فرا رسیده که بگویم لا اله الا الله، هیچ خدایی برای پرستش وجود ندارد جز الله، و محمداً رسول الله، و محمد صلی الله علیه و سلم پیام آور خداوند است. در پایان، باید برای تدابیر و نظو عالی و موفقیت آمیز این کنفرانس به شما تبریک بگویم...
من نه تنها از نقطه نظر علمی و مذهبی از آن بهره بردم، بلکه فرصت بزرگی بود که با عده ی زیادی دانشمندان مشهور از نزدیک ملاقات داشته و دوستان جدید بسیاری در بین شرکت کنندگان پیداکنم. قیمتی ترین نصیبی که از آمدن به این جا به دست آوردم، گفتن شهادتین لا اله الا الله و محمداً رسول الله و مسلمان شدنم بود."
بعد از خواندن این مثال ها درباره ی معجزات علمی قرآن کریم و نظرات دانشمندان مذکور، بیایید درمورد این سؤالات کمی بیاندیشیم:
§ آیا این می تواند یک تصادف باشد که تمام این اطلاعات علمی تازه کشف شده در زمینه های مختلف، در قرآنی که چهارده قرن پیش نازل شده، آمده باشند؟
§ یا قرآن می توانسته به دست محمد صلی الله علیه وسلم یا هرانسان دیگری نوشته شده باشد؟
تنها پاسخ ممکن این است که این قرآن بایستی کلام خداوند متعال باشد که نازل فرموده است.
( برای اطلاعات بیشتر، مقالات، کتاب ها و نوارهای ویدیوئی آنلاین، درباره ی معجزات علمی قرآن کریم، به سایت www.islam-guide.com/science مراجعه شود یا با سازمان هایی که در پایان کتاب ذکر شده اند تماس بگیرید.)
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
" و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كردهايم شك داريد پس اگر راست مىگوييد سورهاى مانند آن بياوريد و گواهان خود را غير خدا فرا خوانيد. پس اگر نكرديد و هرگز نمىتوانيد كرد از آن آتشى كه سوختش مردمان و سنگ ها هستند و براى كافران آماده شده بپرهيزيد. و كسانى را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته انجام دادهاند مژده ده كه ايشان را باغ هايى خواهد بود كه از زير [درختان] آن ها جوي ها روان است ..." (2: 23-25)
از آن زمان که قرآن، در چهارده قرن پیش، نازل شده هیچ کس نتوانسته آیه ای نظیر آیه های قرآن از نظر زیبایی، فصاحت، شکوه و عظمت، قوانین حکیمانه، معلومان درست، پیش گویی های دقیق و دیگر اوصاف کامل بیافریند. همچنین، توجه شود که کوچک ترین سوره ی قرآن (سوره ی شماره 108) تنها شامل ده لغت می باشد، اما با این وجود، تا به امروز هنوز کسی یارای رویارویی با این چالش را نداشته است. (رجوع شود به البرهان فی علوم القرآن، الزرکشی، جلد دوم، ص. 224)
کوچک ترین سوره ی قرآن کریم (سوره ی 108) با تنها ده واژه، ولی همچنان هیچ کس نتوانسته است با این تحدی روبرو شده و سوره ای مانند سوره های قرآن کریم بیاورد.
بعضی از کفار عرب دشمنان حضرت محمد صلی الله علیه وسلم به شمار می آمدند، سعی کردند که با این چالش رویارو شد و ثابت کنند که حضرت محمد صلی الله علیه وسلم پیامبر واقعی نیست، ولی در انجام این کار شکست خوردند. (رجوع شود به البرهان فی علوم القرآن، الزرکشی، جلد دوم، ص. 226)
این شکست علی رغم این حقیقت حادث شد که قرآن به زبان و لهجه ی خود آن اشخاص نازل شده آشکار شده بود و مردمان عرب دوران پیامبر صلی الله علیه وسلم مردمانی بسیار فصیح بوده و عادت داشتند اشعار زیبا و سروده های عالی بسرایند، که آن اشعار هنوز هم خوانده شده و مورد تمجید قرار می گیرند.
پیشگویی های کتاب مقدس در رابطه با ظهور حضرت محمد صلی الله علیه وسلم خود گواهی بر حقانیت دین اسلام برای مردمانی که به انجیل ایمان دارند، می باشد.
در سفر هجده کتاب تورات، موسی علیه السلام می گوید که خداوند به وی فرموده است:
"من برای آنان پیامبری مانند تو را از میان برادرانشان برخواهم انگیخت؛ من سخنانم را در دهان او خواهم نهاد، و او هرچه را به او فرمان دهم به آنان خواهد گفت. اگر کسی به سخنان من که آن پیامبر به نام من بیان می دارد گوش ندهد، من شخصاً او را برای حساب بازخواهم خواست." (سفر 18: 18-19)
(آیات مربوط به کتاب مقدس در این کتاب برگرفته از The NIV Study Bible، نسخهی بین المللی نوین می باشند.)
از این آیه چنین نتیجه می گیریم که پیامبر مورد پیشگویی باید این سه مشخصه را دارا باشد:
1) وی شبیه موسی خواهد بود.
2) از برادران بنی اسرائیل؛ از فرزندان اسماعیل است.
3) خداوند کلام خویش را در دهان این پیامبر نهاده و او نیز آنچه را که خداوند به وی فرمان داده بیان می کند.
اجازه دهید تا این سه مشخصه را بیش تر مورد بررسی قرار دهیم.
الف) پیامبری شبیه موسی
از میان همه ی پیامبران به سختی می توان دو پیامبر را با شباهتی بیش از موسی و محمد صلی الله علیه وسلم به هم پیدا نمود. به هر دوی آن ها شریعت و برنامه ای جامع برای زندگی داده شد. هر دوی آن ها با دشمنان شان رویارو شده و با روش هایی معجزه آسا بر آنان غلبه کردند. هر دوی آن ها هم به عنوان پیامبر و هم حکمران پذیرفته شدند. هر دوی آن ها به دنبال توطئه ی به قتل رساندنشان مهاجرت نمودند.
با مقایسه ی بین موسی و عیسی نه تنها از تشابهات فوق اثری نمی بینیم، بلکه در موارد بسیار حساس و تعیین کننده مانند تولد طبیعی، زندگی خانوادگی، و مرگ موسی و محمد صلی الله علیه وسلم، ولی نه عیسی علیه السلام نیز شباهتی میان آن دو یافت نمی شود. بعلاوه، عیسی نزد پیروانش پسر خداوند خوانده می شود و نه صرفاً آنگونه که مسلمانان عقیده دارند؛ پیامبری مانند موسی و محمد صلی الله علیه وسلم باشد. بنابراین این پیشگویی به حضرت محمد صلی الله علی وسلم مربوط می شود و نه حضرت عیسی، برای آن که حضرت محمد صلی الله علیه وسلم شباهت بیش تری به موسی دارد تا عیسی.
همچنین، با توجه به انجیل یوحنا معلوم می شود که یهودیان منتظر تحقق سه پیشگویی جداگانه ی زیر بودند:
1) ظهور مسیح. 2) ظهور الیاس. 3) آمدن پیامبر موعود.
این موضوع از سه پرسش مطرح شده از یحیی تعمید دهنده مشخص می شود:
"اکنون نوبت گواهی یحیی بود، آنگاه که یهودیان بیت المقدس کشیشان و لاوی ها را فرستادند تا از او بپرسند که او کیست. او از اعتراف سرباز نزد، بلکه به راحتی اعتراف کرد: "من مسیح نیستم." آن ها پرسیدند: "پس تو کیستی؟ آیا الیاس هستی؟" او گفت: "خیر نیستم."، "آیا آن پیامبری؟" او پاسخ داد: "خیر." (یوحنا 1: 19-21)
با نگاه به کتاب مقدس با مراجعه ی متقابل، در حاشیه نگاری بر "پیامبر" واقع در یوحنا 1:21، به این یادداشت برمی خوریم که این کلمه به پیشگویی موجود در سفر دوم تورات 18:15، و 18:18 اشاره دارد. (رجوع کنید به حاشیه های The NIV Study Bible، نسخه ی بین المللی جدید، بر آیه ی 1:21، ص. 1594)
از این مطالب نتیجه می گیریم که عیسی همان پیامبر موعود که در آیه 18:18 سفر دوم تورات ذکر شده، نیست.
ب) از برادران بنی اسرائیل
ابراهیم دو پسر با نام های اسماعیل و اسحاق داشت. ( کتاب پیدایش، تورات 21) اسماعیل جد ملت عرب شد، و اسحاق جد ملت یهود گشت. پیامبری که از آن صحبت می شود، قرار نبود از میان خود یهودیان برخیزد، بلکه از بین برادران آنان؛ یعنی فرزندان اسماعیل. محمد صلی الله علیه و سلم، از اولاد اسماعیل است و درحقیقت او همان پیامبر موعود می باشد.
همچنین در اشعیا 42: 1-13 درباره ی این بنده ی خداوند بحث شده است. او فرد "برگزیده" و "پیام آور" است که قانونی را پایه می گذارد.
"او متزلزل و دلسرد نمی شود تا آنکه عدالت را بر زمین پایه نهد. همه ی نواحی امیدشان را به او می بندند." (اشعیا 42:4)
آیه ی یازده در رابطه با پیامبر موعودی است که از اولاد قیدار می باشد. قیدار کیست؟ براساس کتاب پیدایش 25:13، قیدار پسر دوم اسماعیل، نیای حضرت محمد صلی الله علیه و سلم بود.
پ) خداوند کلامش را بر زبان پیامبر صلی الله علیه و سلم جاری نمود
کلام خداوند متعال(قرآن کریم) به حقیقت بر زبان محمد صلی الله علیه وسلم جاری گشته است. خداوند فرشته اش، جبرئیل، را برای آنکه عین کلام خدا ( قرآن کریم) را به پیامبر بیاموزد فرستاد و از او خواست تا آن را همانطور که شنیده بود بر قومش بخواند. این سنخنان برخاسته از افکار خود وی نبودند، بلکه بواسطه ی جبرئیل بر زبانش جاری می شد. در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه وسلم و زیر نظر ایشان، این سخنان به وسیله ی صحابه حفظ و سپس به نگارش درمی آمدند.
توجه کنید که خداوند در بخش دوم کتاب تثنیه بیان فرموده:
" فردی که به او گوش ندهد و به پيامش که از جانب من است توجه نكند، او را مجازات خواهم کرد." (تثنیه، 18:19)
به این معنا است که هر کس به کتاب مقدس ایمان داشته باشد باید بدآنچه این پیامبر می گوید گوش دهد، و البته این پیامبر همان حضرت محمد صلی الله علیه و سلم بود.
(لطفاً برای اطلاعات بیش تر درباره ی حضرت محمد صلی اله علیه و سلم در کتاب مقدس از سایت www.islam-guide.com/mib دیدن نمایید)
به عنوان مثال پیشگویی واقعه پیروزی رومیان بر ایرانیان در قرآن به مدت سه الی نه سال بعد از شکست رومیان از ایرانیان. خداوند متعال در قرآن چنین می فرماید:
" روميان شكستخوردند. در نزديكترين سرزمين و[لى] بعد از شكستشان در ظرف چند سالى به زودى پيروز خواهند گرديد. [فرجام] كار در گذشته و آينده از آن خداست و در آن روز است كه مؤمنان از يارى خدا شاد مىگردند." (قرآن کریم، 30: 2-4)
اجازه دهید تا ببینیم تاریخ درباره ی این رویداد به ما چه می گوید. کتابی با عنوان History of the Byzantine State (تاریخ حکومت بیزانس) بیان می دارد که ارتش روم در سال 613 در انطاکیه شکست سختی خورد، و ایرانیان در تمام جبهه ها پیشروی کردند. (History of the Byzantine State، آستراگورسکی، ص. 95)
در آن زمان، حتی تصور اینکه رومیان بتوانند ایرانیان را شکست دهند، بسیار سخت بود، با اینحال، قرآن پیروزی روم بر ایران در عرض سه الی نه سال را پیشگویی کرد. در سال 622، نه سال بعد از شکست رومیان، دو ارتش (ایران و روم) در خاک ارمنستان با یکدیگر روبرو شدند، و نتیجه ی این رویارویی، برای اولین بار بعد از پیروزی رومیان در سال 613، پیروزی قاطع روم بر ایران بود. پیشگویی مذکور دقیقاً همانگونه که پروردگار در قرآن وعده فرموده بود به وقوع پیوست.
(History of the Byzantine State، آستراگورسکی، صص. 100-101، و History of Persia، سایکس، جلد 1، صص. 483-484. همچنین رجوع کنید به New Encyclopaedia Britannica، میکروپدیا، جلد 4، ص. 1036.)
آیات قرآن و احادیث دیگری نیز در هستند که وقایع آینده را پیشگویی کرده و به وقوع پیوسته اند.
معجزات زیادی بوسیله ی حضرت محمد صلی الله علیه وسلم و به اذن پروردگار متعال رخ داده اند. اشخاص زیادی شاهد وقوع این معجزات بوده اند. به عنوان مثال:
§ زمانی که مشرکان مکه از پیامبر صلی الله علیه وسلم خواستند تا معجزه ای به آنها نشان دهد، ایشان دو نیم شدن ماه را به آن ها نشان داد. (صحیح بخاری، #3637، و صحیح مسلم، #2802)
§ معجزه ی دیگر این بود که وقتی صحابه تشنه بودند و به جز مقدار کمی آب در درون ظرف نداشتند از میان انگشتان مبارک پیامبر صلی الله علیه وسلم آب میچکید. آن ها نزد ایشان آمده و گفتند که جز مقدار بسیار اندکی آب در درون ظرف برای شستشو و نوشیدن چیزی نمانده است. چنین شده که حضرت محمد صلی الله علیه وسلم دستان مبارکش را درون ظرف نهاد و آب از میان انگشتانش در درون ظرف شروع به فوران نمود. آن اشخاص آب نوشیده و با آن وضو گرفتند. هزار و پانصد صحابه در آنجا حضور داشتند. (صحیح بخاری، #3576، و صحیح مسلم، #1856)
معجزات بسیار دیگری نیز وجود دارند که توسط ایشان و یا برای آنحضرت صلی الله علیه و سلم اتفاق افتاده اند.
در مقایسه ی زندگانی حضرت محمد صلی الله علیه وسلم قبل و بعد از مأموریت ایشان به عنوان یک پیامبر، نبه این نتیجه می رسیم که حتی تصور اینکه آنحضرت صلی الله علیه وسلم پیامبری دروغین بوده باشد، و به طلب منفعت های مادی، پست و مقام اجتماعی و قدرت به دروغ ادعای پیامبری نموده باشد، بسیار غیر منطقی می باشد.
قبل از نبوت، آنحضرت از لحاظ مالی هیچ نگرانی نداشت. حضرت محمد صلی الله علیه وسلم به عنوان یک تاجر موفق و مشهور، درآمد رضایت بخش و راحتی داشت. بعد از بعثت و خاطر آن، وضعیت مالی ایشان بدتر شد.
بهتر است برای بیش تر روشن شدن موضوع، اقوال زیر را در مورد زندگی ایشان باهم بخوانیم:
§ عایشه، همسر حضرت محمد صلی الله علیه وسلم چنین نقل می کند: "خواهر زاده ی عزیز، ما در خانه های پیامبر صلی الله علیه وسلم سه ماه را بدون روشن کردن آتش (پختن غذا) تجربه کرده ایم. پسر خواهرش پرسید: " عمه جان، با چه سرمی کردید؟ وی در جواب گفت: "دو چیز سیاه، خرما و آب، پیامبر صلی الله علیه و سلم همسایه های انصار داشت که آن ها شترهای شیده داشتند و معمولاً مقداری شیر برای پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرستادند. (صحیح مسلم، #2972، و صحیح بخاری، #2567)
§ سهل بن سعد، یکی از صحابه ی پیامبر صلی الله علیه وسلم، می گوید: " پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم از زمانی که به پیامبری مبعوث شدند تا لحظه ی مرگشان نان آرد بیخته شده را ندیدند. (صحیح بخاری، #5413، و ترمذی، #2364)
§ از عایشه همسر گرامی پیامبر صلی الله علیه وسلم نقل شده است: تشکی که پیامبر صلی الله علیه وسلم، که بر آن می خوابیدند، چرمی بود که درون آن الیافی از درخت خرما پرشده بود. (صحیح مسلم، #2082، و صحیح بخاری، #6456)
§ عمرو بن حارث، یکی دیگر از صحابه ی پیامبر صلی الله علیه وسلم چنین تعریف می کند: "وقتی که پیامبر صلی الله علیه وسلم وفات کردند، نه پولی و نه چیز دیگری از خود به جا نگذاشتند جز یک یابوی سفید سواری، زره و یک قطعه زمین که آن را هم به عنوان صدقه بخشیدند. (صحیح بخاری، #2739، و مسند احمد، #17990)
حضرت محمد صلی الله علیه وسلم با وجود آنکه بیت المال مسلمین در دسترس ایشان بود و بیش تر شبه جزیره ی عربستان پیش از وفات ایشان اسلام آورده بود و مسلمانان هجده سال بعد از بعثت ایشان به پیامبری پیروز شدند، تا لحظه ی وفات اینچنین زندگانی سختی داشتند.
آیا امکان دارد حضرت محمد صلی الله علیه وسلم برای رسیدن به منزلت اجتماعی و قدرت ادعای پیامبر کرده باشد؟ تمایل به برخورداری از منزلت اجتماعی و قدرت معمولاً همراه با غذاهای خوب، لباس های فاخر، کاخ های باشکوه، نگهبانانی با لباس های رنگی و قدرت بی چون و چرا است. آیا هیچ کدام از این شاخص ها در زندگی پیامبر صلی الله علیه وسلم مشهود بود؟ نگاهی گذرا به زندگانی آنحضرت صلی الله علیه وسلم ما را در رسیدن به پاسخ این سؤالات کمک می کند.
با وجود مسئولیت های ایشان به عنوان پیامبر، معلم، حاکم و قاضی، آنحضرت صلی الله علیه وسلم شخصاً شیر بز را می دوشید. (مسند احمد، #25662)، لباس های خویش را وصله می دوخت، کفش هایش را خود تعمیر می نمود. (صحیح بخاری، #676، و مسند احمد، #25517)، در کارهای خانه کمک می کرد. (صحیح بخاری، #676، و مسند احمد، #23706)، و از خانواده های فقیر به هنگام مریضی عیادت می نمود. (موطی مالک، #531)، همچنین به صحابه در ساختن خانه با آوردن شن همراه آنان کمک می نمود. (صحیح بخاری، #3034، و صحیح مسلم، #1803، و مسند احمد، #18017) زندگی ایشان نمونه ی حیرت آوری از ساده زیستی و فروتنی بود.
پیروان پیامبر صلی الله علیه وسلم به ایشان علاقه ی زیادی داشتند، به او عشق می ورزیدند و اعتماد بی حد و اندازه ای به او داشتند. با اینحال آنحضرت صلی الله علیه و سلم همچنان تأکید می کردند که الوهیت تنها خداوند را سزاوار است و نباید به خود وی چنین نسبتی داده شود.
صحابه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم، انس، تعریف می کند که هیچ کس بیش از پیامبر صلی الله علیه وسلم مورد محبوب دل ها نبود. اما، وقتی ایشان تشریف می آوردند کسی بلند نمی شد، زیرا از بلند شدن مردم در برابر خود، چنانچه اقوام دیگر برای بزرگانشان انجام می دادند، ناراحت می شد. (مسند احمد، #12117، ترمذی، #2754)
خیلی قبل از امکان تصور پیروزی اسلام و در سرآغاز دوره ی طولانی و دردناک شکنجه اذیت و آزار پیامبر صلی الله علیه وسلم و پیروانش، از جانب مشرکان پیشنهادهای جالب توجهی به ایشان ارائه گردید، عتبه فرستاده ی بزرگان مشرکین، نزد ایشان آمده و گفت: "... اگر مال و ثروت می خواهی به اندازه ی کافی برایت گردمی آوریم و یکی از ثروتمندترین اشخاص در میان ما خواهی شد. اگر طالب جایگاه رهبری هستی، رهبری خود را به تو واگذار می کنیم و بدون اجازه ی تو هیچ تصمیمی نخواهیم گرفت. اگر خواهان پادشاهی باشی، تو را شاه خود می گردانیم..." تنها امتیازی که در عوض همه ی این پیشنهادها از حضرت محمد صلی الله علیه وسلم می خواستند، از دعوت مردم به سوی اسلام و عبادت تنها یک خداوند دست بردارد.
آیا این پیشنهادها به قدر کافی برای هرکس برای کسب لذت های دنیوی وسوسه انگیز نیستند؟ آیا حضرت محمد صلی الله علیه وسلم با شنیدن این پیشنهادها، دچار تردید شد؟ آیا ایشان در را برای چانه زنی به منظور دریافت پیشنهادهای بهتر باز گذاشت؟ پاسخ ایشان چنین بود:
{بسم الله الرحمن الرحیم} و این آیات 1 تا 38 از سوره ی 41 قرآن را برای عتبه خواند، بخشی از آن در زیر می آید:
"وحى [نامه]اى است از جانب [خداى] رحمتگر مهربان. كتابى است كه آيات آن به روشنى بيان شده قرآنى است به زبان عربى براى مردمى كه مىدانند. بشارتگر و هشداردهنده است و[لى] بيشتر آنان رويگردان شدند در نتيجه [چيزى را] نمىشنوند." (قرآن کریم، 41: 2-4) (السیرة النبویة، ابن هشام، جلد اول، صص. 293-294)
در موقعیت دیگری نیز پیامبر صلی الله علیه وسلم در پاسخ درخواست عمویش برای پایان دادن به دعوت مردم به سوی دین اسلام، چنین پاسخ داد:
{قسم به خداوند! که اگر خورشید را در دست راست و ماه را درر دست چپم قرار دهند، تا دست از این کار (دعوت مردم به دین اسلام) بردارم، هرگز بازنخواهم ایستاد تا آن هنگام که خداوند پیروزی را نصیب گردانیده یا آنکه در دفاع از آن جان داده باشم.} (السیرة النبویة، ابن هشام، جلد اول، صص. 256-266)
حضرت محمد صلی الله علیه وسلم و یاران اندکش نه تنها به مدت سیزده سال شکنجه و آزار را تحمل کردند بلکه مشرکان حتی چند بار سعی کردند تا ایشان را به قتل برسانند. یک بار می خواستند تخته سنگی که به سختی می د آن را برداشت، بر روی سر آنحضرت صلی الله علیه و سلم بیاندازند. (السیرة النبویة، ابن هشام، جلد اول، صص. 299-298)
یک بار دیگر با مسموم ساختن غذای ایشان می خواستند وی را به قتل برسانند. (الدارمی، #68، و ابوداود، #4510)
چه توجیهی برای چنین زندگی پر از اذیت و آزار و ازخودگذشتگی، حتی بعد غلبهی کامل بر دشمنان، می تواند وجود داشته باشد؟
چه توضیحی برای فروتنی و نجابتی که ایشان در اوج عظمت و شکوه ابراز داشته و اصرار داشت که پیروزی و موفقیت تنها به خاطر یاری خداوند بوده و نه به نبوغ و استعداد خود وی، وجود دارد؟ آیا این ها ویژگی یک انسان تشنه ی قدرت یا خود محور هستند؟
در پایان این بخش، شاید مناسب باشد به قراین و شواهد مهمی دال بر حقانیت دین اسلام اشاره شود. همه می دانند که در آمریکا و تمام جهان، دین اسلام سریع ترین پیشرفت را در بین دیگر ادیان دارد. برخی ملاحظات در ارتباط با این پدیده را در زیر مشاهده می کنید:
§ "اسلام سریع ترین دین درحال گسترش در آمریکا می باشد، که راهنمایی و پایه ی ثابتی برای مردمان ما است..." ( هیلاری رودهام کلینتون، لوس آنجلس تایمز). (لری بی. ستمر، Times Religion Writer، مقاله ی " First Lady Breaks Ground With Muslims "، بخش 1، 31 می 1996، ص. 3)
§ "مسلمانان سریع ترین گروه درحال گسترش می باشد..." ( دفتر ثبت احوال، USA Today). (تیموتی کنی، " Elsewhere in the World "، USA Today، چاپ آخر، 17 فوریه ی 1989، ص. 4 A)
§ " اسلام سریع ترین دین درحال گسترش در کشور می باشد." ( جرالدیان بام؛ نویسنده ی بخش مذهب Newsday ، Newsday) (جرالدیان بام، "For Love of Allah"، Newsday، چاپ ناساو و سوفولک، بخش2، 7 مارس 1989، ص. 4)
" اسلام، سریع ترین دین درحال گسترش در ایالات متحده..." ( آری ال گولدمن، New York Times) (آری ال گولدمن، " Mainstream Islam Rapidly Embraced By Black Americans"، New York Times ، چاپ نهایی لیت سیتی، 21 فوریه 1989، ص. 1)
این پدیده نشان می دهد که اسلام دین حقیقی از جانب خداوند می باشد. منطقی نیست که فکر کنیم این همه آمریکایی و مردمانی از کشورهای دیگر که به دین اسلام روی آورده اند، بدون بررسی کافی و تفکر دقیق، به حقانیت دین اسلام قائل شده اند. این تازه مسلمان ها از کشورها، طبقات، نژادها و سبک های مختلف زندگی می باشند. این عده شامل دانشمندان، پروفسورها، فیلسوفان، روزنامه نگاران، سیاستمداران، هنرپیشه ها، و ورزشکاران می باشد.
نکات اشاره شده در این قسمت متشکل از تنها چند دلیل و مدرک می باشد که از عقیده ی قرآن کلام خداوند است حمایت می نمایند، محمد صلی الله علیه وسلم پیامبر واقعی از جانب خداوند است، و اسلام دین حقیقی خداوند می باشد.
***
دین اسلام منافع بسیاری برای فرد و اجتماع به همراه دارد. این بخش به تبیین برخی منافع ناشی از دین اسلام برای اشخاص می پردازیم.
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
"و كسانى را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته انجام دادهاند مژده ده كه ايشان را باغ هايى خواهد بود كه از زير [درختان] آن ها جوي ها روان است... " (قرآن کریم، 2:25)
خداوند متعال در قرآن می فرماید:
"[براى رسيدن] به آمرزشى از پروردگارتان و بهشتى كه پهنايش چون پهناى آسمان و زمين است [و] براى كسانى آماده شده كه به خدا و پيامبرانش ايمان آوردهاند بر يكديگر سبقت جوييد اين فضل خداست كه به هر كس بخواهد آن را مىدهد و خداوند را فزونبخشى بزرگ است." (قرآن کریم، 57:21)
حضرت محمد صلی الله علیه وسلم می فرماید که در پایین ترین درجه میان ساکنین بهشت است نصیب او به اندازه ی ده برابر این دنیا خواهد بود، و هرآنچه میل داشته باشد و ده برابر آن را خواهد داشت. (صحیح مسلم، #186 و #188، صحیح بخاری، #6571، و مسند احمد، #10832)
همچنین پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده:
{جای پایی در بهشت بهتر از زمین و هرآنچه در آن هست می باشد.} (صحیح مسلم، #6568 و مسند احمد، #13368)، و نیز می فرماید: {در بهشت چیزهایی هست که هیچ چشمی ندیده و گوشی نشنیده و به ذهن بشر خطور نکرده است.} (صحیح مسلم، #2825 و مسند احمد، #8609)، {بدبخت ترین انسان روی زمین از میان اهل بهشت کسی خواهد بود که سری به بهشت بزند، اگر از وی بپرسند: "ای بنی آدم، آیا هرگز هیچ بدبختی و رنجی دیده ای؟ آیا هرگز هیچ سختی تجربه کرده ای؟" خواهد گفت: "به خدا که خیر! خدایا من هرگز هیچ سختی ندیده ام، و هیچ مشکل و رنجی را تجربه ننموده ام."} (صحیح مسلم، #2807 و مسند احمد، #12699)
با ورود به بهشت، زندگانی سعادتمند و بدون بیماری، درد و ناراحتی و یا مرگ خواهید داشت؛ خداوند نیز از تو خشنود خواهد بود؛ و تا ابد در آن جا زندگی خواهید کرد. خداوند در قرآن می فرماید:
"به زودى كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند در باغ هايى كه از زير [درختان] آن نهرها روان است درآوريم براى هميشه در آن جاودانند ..." (قرآن کریم، 4:57)
(لطفاً برای دریافت اطلاعات بیش تر درباره ی بهشت یا زندگی بعد از مرگ از سایت www.islam_guide.com/hereafter دیدن نمایید.)
خداوند در قرآن می فرماید:
"در حقيقت كسانى كه كافر شده و در حال كفر مردهاند اگر چه [فراخناى] زمين را پر از طلا كنند و آن را [براى خود] فديه دهند هرگز از هيچ يك از آنان پذيرفته نگردد آنان را عذابى دردناك خواهد بود و ياورانى نخواهند داشت " (قرآن کریم، 3:91)
بنابراین این زندگی تنها شانس برای تصاحب بهشت و رهایی از آتش دوزخ می باشد، زیرا کسی که بدون ایمان بمیرد دیگر شانس بازگشت به این دنیا و ایمان آوردن را ندارد. خداوند در قرآن کریم درخصوص آنچه در روز قیامت بر سر افراد بی ایمان می آید، چنین می فرماید:
"و اى كاش [منكران را] هنگامى كه بر آتش عرضه مىشوند مىديدى كه مىگويند كاش بازگردانده مىشديم و [ديگر] آيات پروردگارمان را تكذيب نمىكرديم و از مؤمنان مىشديم " (قرآن کریم، 6:27)
هیچ کس فرصت دوباره نخواهد داشت.
حضرت محمد صلی الله علیه وسلم می فرماید:
{خوشبخت ترین فرد جهان که در قیامت محکوم به آتش دوزخ باشد، یک بار که در آن غوطه بخورد، از وی بپرسند: "این فرزند آدم، آیا هرگز هیچ خوشی دیده ای؟ آیا هیچ نعمت و لذتی را تجربه کرده ای؟" خواهد گفت: "به خدا که خیر، خداوندا!} (صحیح مسلم، #2807 و مسند احمد، #12699)
خوشحالی واقعی و آرامش درونی را می توان در تسلیم در برابر فرمان آفریدگار و روزی دهنده ی این جهان پیدا نمود. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
"...آگاه باش كه با ياد خدا دل ها آرامش مىيابد." (قرآن کریم، 13:28)
به عبارت دیگر، کسی که از قرآن دور گردد (به آن باور نداشته یا از دستورات آن اطاعت نکند)، زندگی سختی در این جهان خواهد داشت. خداوند متعال در این باره می فرماید:
" و هر كس از ياد من دل بگرداند در حقيقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخيز او را نابينا محشور مىكنيم " (قرآن کریم، 20:124)
این موضوع احتمالاً معلوم کند که چرا بعضی از مردم با وجود لذت های مادی و رفاه مالی باز هم دست به خودکشی می زنند. به عنوان مثال، به زندگی کت استیونس ( یوسف اسلام ) نگاه کنید، خواننده ی معروف پاپ، که معمولاً هر شب بیش از یکهزار و پانصد دلار درآمد کسب می کرد. با تشرف به دین اسلام، آرامش و سعادت حقیقی را که در موفقیت های مادی یافت نمی شد را پیدا کرد. (نشانی کنونی کت استیونس (یوسف اسلام)، چنانچه بخواهید احساسش را بعد از مسلمان شدن برایتان بنویسد: 2 Digswell Street, London N7 8JX, United Kingdom)
برای مطالعه ی زندگینامه ی کسانی که تازه به دین اسلام مشرف شده اند، لطفاً به سایت www.islam_guide.com/stories یا www.mohtadeen.com/fa و یا به کتاب Why Islam is Our Only Choice (چرا اسلام تنها انتخاب ما است) مراجعه کنید. (کتاب مذکور نوشتهی محمد اچ شهید می باشد. برای دریافت نسخه ای از آن به سایت www.islam-guide.com/stories مراجعه نموده یا با سازمان های موجود در انتهای این کتاب تماس حاصل فرمایید.)
با مراجعه به سایت ها و کتاب فوق، می توانید افکار و احساسات این افراد، که از کشورهای مختلف و سوابق و سطوح علمی متفاوت می باشند، را بخوانید.
هنگامی که شخص مسلمان می شود، خداوند تمامی گناهان و کرده های اشتباه وی را می بخشاید.
{مردی به نام عمرو نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم آمد و عرض کرد: "دست راستت را به من ده تا با تو بیعت کنم." وقتی آن حضرت دستش را پیش برد، آن مرد دستش را پس کشید. پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: "ترا چه شد؟ ای عمرو؟" او پاسخ داد: "من می خواهم یک شرط بگذارم." پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: "می خواهی چه شرطی بگذاری؟" عمرو گفت: "اینکه خداوند گناهان من را ببخشاید." آنحضرت صلی الله علیه و سلم فرمود: "مگر نمی دانستی که مسلمان شدن تمامی گناهان پیشین را محو می کند؟"} (صحیح مسلم، #121 و مسند احمد، #17357)
پس از تشرف به اسلام، شخص به خاطر کرده های خوب یا بدش پاداش خواهد گرفت. مطابق فرمایش پیامبر صلی الله علیه وسلم:
{پروردگار من، تبارک و تعالی، بسیار رحیم است. اگر کسی نیت کار نیک کند ولی آن را انجام ندهد، یک نیکی برایش ثبت می شود. و اگر آن را انجام دهد، (پاداشی برابر) ده تا هفتصد یا بیش تر برابر آن (پاداش آن کار نیک)، برایش ثبت می گردد. و اگر کسی نیت کار بدی کند و آن را انجام ندهد، یک کار نیک برایش ثبت می شود. و اگر آن کار بد را انجام دهد، تنها یک بدی برایش نوشته شده و یا آنکه خداوند آن را هم محو می کند." (صحیح مسلم، #131 و مسند احمد، #2515)
***
دین اسلام پذیرش و اطاعت از آموزه هایی است که خداوند بر آخرین پیامبر خود حضرت محمد صلی الله علیه وسلم نازل فرموده است.
1) ایمان به خداوند
مسلمانان به خدای یکتا، بی همتا و بی مانندی ایمان دارند، شریک یا پسری ندارد، و کسی یا چیزی جز او شایسته ی پرستش نیست. او خدای حق است، و دیگر خدایان باطل و دروغین می باشند. او باشکوه ترین و والاترین نام ها و صفات را دارد. کسی در الوهیت و اوصاف شریک او نیست. خداوند متعال در قرآن اینچنین خود را به ما میشناساند:
"بگو اوستخداى يگانه. خداى صمد [ثابت متعالى]. [كسى را] نزاده و زاده نشده است. و هيچ كس او را همتا نيست." (قرآن کریم، 112: 1-4)
سوره ی 112 قرآن کریم، به زبان عربی، با خوشنویسی نگاشته شده است.
کسی شایسته ی فراخوانده شدن، دعا، نماز خواندن و یا هر رفتاری که نشان دهنده ی عبادت به غیر از خداوند باشد، را ندارد.
خداوند خود به تنهایی قادر، آفریدگار، فرمانروای مطلق و حافظ کل کائنات است. وی گرداننده ی همه ی امور می باشد. هیچ نیازی به مخلوقات خود ندارد، و همه ی مخلوقات برای تمامی احتیاجاتشان وابسته به او هستند. همان خدایی که بینا و شنوای مطلق است و از همه چیز آگاهی دارد. علم او بر همه چیز، نهان و آشکار، محرمانه و عمومی احاطه دارد. او از آنچه در گذشته اتفاق افتاده، آنچه اتفاق خواهد افتاد و چگونگی آن اتفاق خبر دارد. هیچ امری جز به اراده ی او رخ نخواهد داد. هرچه اراده کند هست و آنچه نخواهد نیست و هرگز هم نخواهد بود. ارداه ی او بر تمام مخلوقات چیره است. قدرت او بر هرچه هست مسلط بوده و بر هرکاری تواناست. مهربان ترین، بخشنده ترین و بخشاینده ترین است. در حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و سلم، آمده است که خداوند برای مخلوقات خویش مهربان تر از مادر به نسبت فرزندش می باشد. (صحیح مسلم، #2754 و صحیح بخاری، #5999)
خداوند از ظلم و بی عدالتی بسیار به دور است. او دانا و حکیم مطلق است در هرچه می کند و فرمان می دهد. هرکس چیزی از خدا بخواهد، می تواند مستقیم و بدون نیاز به واسطه و میانجی آن را با خدا در میان نهد.
نه خداوند مسیح است و نه میسح خداست. حتی عیسی مسیح هم الوهیتش را انکار می نمود. (انجمن مطبوعات لندن، در 25 ژوئن 1984 گزارش داد که اکثریت اسقف های انگلیکن که در یک برنامه ی تلویزیونی مورد پرسش واقع شدند، بیان داشتند که: مسیحیان مجبور نیستند باور داشته باشند که عیسی مسیح خدا است. این نظرسنجی از بین 31 نفر از 39 اسقف انگلستان به عمل آمد. گزارش اعلام می دارد که 19 تن از اسقف های مذکور گفتند کافی است عیسی مسیح را "نماینده ی عالی خداوند" دانست. این نظرسنجی بوسیله ی برنامه ی مذهبی آخر هفته ی لندن "Credo" تدارک دیده شده بود.)
خداوند متعال در قرآن می فرماید:
" كسانى كه گفتند خدا همان مسيح پسر مريم است قطعا كافر شدهاند و حال آنكه مسيح مىگفت اى فرزندان اسرائيل پروردگار من و پروردگار خودتان را بپرستيد كه هر كس به خدا شرك آورد قطعا خدا بهشت را بر او حرام ساخته و جايگاهش آتش است و براى ستمكاران ياورانى نيست " (قرآن کریم، 5:72)
خداوند سه گانه نیست. پروردگار متعال در قرآن کریم چنین می فرماید:
"كسانى كه [به تثليث قائل شده و] گفتند: خدا سومين [شخص از] سه [شخص يا سه اقنوم] است قطعا كافر شدهاند و حال آنكه هيچ معبودى جز خداى يكتا نيست و اگر از آنچه مىگويند باز نايستند به كافران ايشان عذابى دردناك خواهد رسيد. چرا به درگاه خدا توبه نمىكنند و از وى آمرزش نمىخواهند و خدا آمرزنده مهربان است. مسيح پسر مريم جز پيامبرى نبود ..." (قرآن کریم،5: 73-75)
اسلام این عقیده را که خداوند در روز هفتم آفرینش به استراحت پرداخته، یا با یکی از فرشتگانش با کشمکش پرداخته، به بشر حسادت ورزیده و توطئه چینی کرده یا اینکه او به شکل انسانی تجلی یافته باشد را رد می کند. همچنین اسلام نسبت دادن هرگونه صفات انسانی به خداوند را رد می کند. تمام موارد ذکر شده کفرآمیز شمرده می شوند. خداوند بلند مرتبه و منزه از این معایب و نقص ها می باشد. او هرگز خسته، کسل یا خواب آلود نمی شود و نمی خوابد.
واژه ی عربی "الله" به معنای "خدا" است (خدای راستین واحد و یگانه که کل هستی را آفریده است). کلمه الله، نام خداوند می باشد، که توسط گویشوران عربی، مسلمانان عرب زبان و مسیحی عرب زبان، مورد استفاده قرار می گیرد. از این کلمه به جز خدای واحد بی همتا معنای دیگری را نمی رساند. واژه ی الله بیش از 2150 بار در قرآن کریم آمده است. در زبان آرامی، که خویشاوند زبان عربی می باشد و عیسی علیه السلام نیز با این زبان صحبت می کرد، نیز خداوند را به اسم الله می شناسند. (فرهنگ لغت فشرده ی کتاب مقدس NIV ، داگلاس، ص. 42)
2) باور به فرشتگان
مسلمانان به وجود فرشتگان و اینکه آن ها مخلوق ارجمندی هستند باور دارند. فرشتگان تنها خداوند را عبادت می کنند، از او اطاعت می نمایند، و تنها به فرمان او عمل می کنند. از جمله ی آن ها جبرئیل است، که قرآن را برای حضرت محمد صلی الله علیه وسلم فرود می آورد.
3) باوربه کتاب های آسمانی
مسلمانان باور دارند که خداوند کتاب هایی را بر پیامبرانش به عنوان مدرکی برای نوع بشر و هدایتی برای آن ها فرستاده است. از جمله این کتاب ها قرآن است، که خداوند آن را بر پیامبرش حضرت محمد صلی الله علیه وسلم نازل فرمود. خداوند حفاظت از قرآن در برابر هرگونه تحریف و دستکاری را ضمانت کرده است. خداوند متعال می فرماید:
"بىترديد ما اين قرآن را نازل كردهايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود " (قرآن کریم، 15:9)
4) باور به پیامبران و رسولان خداوند
مسلمانان به پیامبران و فرستادگان خداوند متعال ؛ از آدم، تا نوح، ابراهیم، اسمائیل، اسحاق، یعقوب، موسی، عیسی (علیهم السلام) ایمان دارند. اما آخرین پیغام خداوند برای بشریت، که در تأیید و تصدیق پیغام همیشگی الهی است، بر حضرت محمد صلی الله علیه وسلم نازل گشت. مسلمانان چنین باور دارند که حضرت محمد صلی الله علیه وسلم آخرین پیامبری است که خداوند متعال مبعوث داشته است. چنانکه خداوند می فرماید:
"محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست ولى فرستاده خدا و خاتم پيامبران است و خدا همواره بر هر چيزى داناست " (قرآن کریم، 33:40)
مسلمانان اعتقاد دارند که تمام پیامبران و انبیاء آفریدگانی از نوع بشر بوده اند و هیچ یک از شایستگی های الوهیت را نداشتند.
5) باور به روز جزا
مسلمانان به روز جزا ( روز رستاخیز) ایمان دارند؛ زمانی که همه ی انسان ها برای حسابرسی توسط خداوند و بر حسب اعمال و باورهایشان دوباره زنده خواهند شد.
6) باور به قضا و قدر
مسلمانان به قضا و قدر ایمان دارند، که همان تقدیر الهی است، ولی این باور بدین معنا نیست که انسان خود هیچ اختیاری ندارد. بلکه مسلمانان معتقدند که خداوند متعال به انسان ها اختیار عطا فرموده است. معنی این سخن این است که آن ها می توانند درست یا غلط را برگزینند و البته مسئول انتخاب خویش نیز می باشند.
ایمان به تقدیر الهی شامل باورداشتن چهار مورد زیر می باشد:
1) خداوند از هر چیزی آگاه است. او می داند که چه اتفاقی افتاده و یا خواهد افتاد.
2) خداوند هرآنچه که پیشتر رخ داده و یا در آینده رخ خواهد داد را ثبت نموده است.
3) هرچه را خداوند اراده کند اتفاق می افتد، و هر آنچه اراده نکرده باشد، هرگز اتفاق نمی افتد.
4) خداوند خالق همه چیز است.
( لطفاً برای اطلاع بیش تر از باورهای اساسی دین اسلام از سایت www.islam.com/beliefs دیدن نمایید.)
آری؛ سنت (هرآنچه که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده، انجام داده و یا تصدیق نموده اند) دومین منبع در دین اسلام می باشد. سنت پیامبر متشکل از مجموعهی معتمدی از گفته ها، اعمال، یا آنچه آنحضرت صلی الله علیه و سلم تصدیق فرموده میباشد، که به طور موثق بواسطه ی یاران آنحضرت صلی الله علیه وسلم نقل شده اند. ایمان به سنت جزو باورهای اساسی اسلام است.
§ {مؤمنان در محبت، شفقت و مهربانی بایکدیگر همچون اعضای یک پیکرند: اگر عضوی بیمار شود، کل بدن در بیخوابی و تب با آن همدردی می کند.} (صحیح مسلم، #2586، صحیح بخاری، #6011)
§ {کامل ترین مؤمنان، خوش اخلاق ترین آنان است. و در بهترین فرد در بین آن ها بهترین فرد در رابطه با خانواده اش می باشد.} (مسند احمد، # 7354، ترمذی، #1162)
§ {هیچ یک از شما ایمان [کامل] نخواهد داشت تا زمانی که برای برادرش همان را بپسندد که برای خویش می پسندد.} (صحیح بخاری، #13، صحیح مسلم، #45)
§ {کسی که بر دیگران رحم نماید، [خداوند] رحیم بر او رحم می کند. بر آنان که بر زمین هستند رحمت نما تا خداوند بر تو رحم آورد.} (ترمذی، #1924، ابوداود، #4941)
§ {لبخند تو بر برادرت، صدقه است...} (ترمذی، #1956)
§ {سخن نیکو، صدقه است.} (صحیح بخاری، #1009، صحیح مسلم، #2989)
§ {هرکس به خدا و روز جزا باور دارد، باید با همسایه اش به نیکی رفتار کند.} (صحیح مسلم، #48، صحیح مسلم، #6019)
§ {خداوند بر اساس ظاهر و ثروتتان شما قضاوت نمی کند، بلکه او به قلب هایتان نگاه کرده و اعمال شما را می بیند.} (صحیح مسلم، #2564)
§ {مزد کارگر را پیش از آنکه عرقش خشک شود پرداخت نمایید.} ابن ماجه، #2443)
§ {مردی در راهی پیاده می رفت و بسیار تشنه بود. به چاهی رسید و از آن پایین رفت، سیر از آن نوشید و از آن خارج شد.آنگاه چشمش به سگی خورد که زبانش بیرون افتاده بود و از فرط تشنگی داشت گل را لیس می زد. مرد گفت: "این سگ همانگونه که من احساس تشنگی می کردم است. "بنابراین دوباره از چاه پایین رفت، کفشش را پر از آب نموده و آن را به سگ داد تا بنوشد. برای همین، خداوند از وی تقدیر نموده و گناهانش را بخشید.} از رسول خدا پرسیدند: "یا رسول الله، آیا خداوند برای مهربانی بات حیوانات نیز پاداش می دهد؟" آنحضرت صلی الله علیه و سلم پاسخ داد: {در برابر مهربانی با هر حیوان یا انسانی پاداش هست.} (صحیح مسلم، #2244، صحیح بخاری، #2466)
مسلمانان مانند مسیحیان، باور دارند که زندگی کنونی مقدمه ای آزمایشی برای زندگی بعدی در جهان ابدی می باشد. این زندگی برای هر فرد آزمایشی برای زندگی بعد از مرگ می باشد. روزی فرا خواهد رسید که کل جهان از بین رفته و مردگان برای حسابرسی به فرمان پروردگار زنده می شوند. این روز آغاز حیاتی است که هرگز پایانی ندارد. این روز، روز جزاست. روزی که همه ی انسان ها براساس کردار و باور خویش از جانب خداوند پاداش یا سزا خواهند دید. کسانی که بر این باور که "هیچ معبودی به جز الله نیست و حضرت محمد صلی الله علیه وسلم فرستاده ی خداوند است"، بمیرند و مسلمان بمانند، در آن روز پاداش داده شده و برای همیشه در بهشت ماندگار خواهند بود. آنگونه که خداوند متعال می فرماید:
"و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند آنان اهل بهشتند و در آن جاودان خواهند ماند." (قرآن کریم، 2:82)
ولی آنانی که به وحدانیت خداوند و پیامبری حضرت محمد صلی الله علیه وسلم ایمان نداشته و بر این باور بمیرند و مسلمان نباشند، بهشت را برای همیشه دست داده و به دوزخ افکنده می شوند، که خداوند متعال می فرماید:
"و هر كه جز اسلام دينى [ديگر] جويد هرگز از وى پذيرفته نشود و وى در آخرت از زيانكاران است." (قرآن کریم، 3:85)
و باز می فرماید:
"در حقيقت كسانى كه كافر شده و در حال كفر مردهاند اگر چه [فراخناى] زمين را پر از طلا كنند و آن را [براى خود] فديه دهند هرگز از هيچ يك از آنان پذيرفته نگردد آنان را عذابى دردناك خواهد بود و ياورانى نخواهند داشت." (قرآن کریم، 3: 91)
شاید این سؤال پیش بیاید که: "فکر می کنم اسلام دین خوبی است، ولی درصورت پذیرش دین اسلام، خانواده، دوستان و سایر مردم مرا اذیت کرده و مسخره می کنند. بنابراین، آیا چنانچه من اسلام را نپذیرم، به بهشت رفته و از آتش دوزخ محفوظ خواهم ماند؟
پاسخ این سؤال در آیه ی قبلی می یابیم که می فرماید:
"و هر كه جز اسلام دينى [ديگر] جويد هرگز از وى پذيرفته نشود و وى در آخرت از زيانكاران است."
بعد از فرستادن حضرت محمد صلی الله علیه وسلم برای دعوت مردم به سوی اسلام، خداوند پیروی از هیچ دین دیگری به غیر از اسلام را، نمی پذیرد.
خداوند خالق و حافظ ما است. او هرچه بر روی زمین است را به خاطر ما آفریده. تمام نعمت ها و دارایی های ما از او است. حال، با وجود همه ی این ها، اگر کسی به خدا، پیامبر او، حضرت محمد صلی الله علیه وسلم، یا دین اسلام ایمان نیاورد، در جهان آخرت مجازات خواهد شد. در حقیقت، هدف اصلی از آفرینش ما تنها پرستش خداوند و فرمانبرداری از وی می باشد. هم چنان که خداوند در قرآن می فرماید:
"و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند." (قرآن کریم، 51:56)
زندگانی کنونی ما بسیار گذرا است. افراد بی ایمان در روز جزا خواهند پنداشت که زندگی که آن ها روی زمین دارند تنها یک روز یا بخشی از یک روز بوده است.
خداوند متعال می فرماید:
"مىفرمايد چه مدت به عدد سال ها در زمين مانديد . مىگويند يك روز يا پارهاى از يك روز مانديم از شمارگران [خود] بپرس ." (23قرآن کریم، : 112-113)
و باز می فرماید:
"آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريدهايم و اينكه شما به سوى ما بازگردانيده نمىشويد. پس والاستخدا فرمانرواى برحق خدايى جز او نيست [اوست] پروردگار عرش گرانمايه." (قرآن کریم، 23: 115-116)
حیات بعد از این جهان، زندگانی واقعی است. تنها یک زندگی معنوی نبوده بلکه جسمانی نیز می باشد. آن جا با جسم و روح خویش زندگی خواهیم کرد.
حضرت محمد صلی الله علیه وسلم در مقایسه ی این دنیا با جهان آخرت، چنین می فرماید:
{ارزش این جهان در مقایسه با جهان آخرت، همچون آنچه انگشت شما هنگام فروبردن در دریا و بیرون آوردن آن برمی دارد، است.} (صحیح مسلم، #2858، مسند احمد، #17560)
بدین معنی که ارزش و بهای این دنیا در برابر جهان ابدی همچون، چند قطره آب در برابر دریا می باشد.
به سادگی و با بیان جمله ی شهادتین،"لا اله إلا الله، محمد رسول الله"، شخص اسلام آورده و مسلمان می شود. معنی جمله ی فوق از این قرار است: " هیچ معبود برحقی به غیر از الله وجود ندارد، و محمد صلی الله علیه وسلم پیام آور خداوند می باشد".
اولین بخش این جمله:" هیچ معبود حقیق به جز الله وجود ندارد"، به این معنا است که حق نداریم هیچ خدایی را به غیر از الله بپرستیم، و خداوند نه شریکی دارد و نه پسری. همچنین برای مسلمان شدن باید:
§ ایمان به اینکه قرآن کلام خداوند بوده و از جانب وی نازل شده است.
§ ایمان به اینکه روز قیامت (رستاخیز) حق است و همانگونه که خداوند در قرآن وعده فرموده، خواهد آمد.
§ قبول اسلام به عنوان دین خود.
§ هیچ چیز و یا کسی، به غیر از خداوند را، پرستش نکند.
پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید:
{خداوند از توبه ی فرد در هنگام بازگش به سویش خوشنودتر از کسی از شماست که در بیابان بر شترش سوار باشد و آن شتر از او برمد، درحالیکه همه ی خوردنی و نوشیدنی اش بار آن باشد، و از یافتن آن شتر نومید گردد. به درختی رسیده و در سایه اش دراز کشد (منتظر مرگ باشد)، چراکه امید به یافتن شتر را بکلی از دست داده است. آنگاه، که او در آن حالت (یاس و نومیدی) است، ناگهان آن را مقابل خود می یابد! به افسار آن چنگ زده و از شدت شادی با گریه فریاد می زند: خدایا تو بنده ی من هستی و من فرمانروای توام!" این اشتباه به دلیل شدت شادی و خوشی است.} (صحیح مسلم، #2747، صحیح بخاری، #6309)
عبارت "لا اله الا الله و محمد رسول الله"، بر یک سر در ورودی.
قرآن کریم آخرین کتابی که از جانب خداوند نازل شده، و اولین منبع عقاید و عبادات هر مسلمانی است. این کتاب به تمام جوانب مرتبط با زندگی انسان پرداخته است، جنبه هایی مانند: معرفت، حکمت، عبادات، معاملات، قانون و غیره. ولی موضوع اصلی آن حول محور ارتباط میان خداوند و مخلوقاتش می باشد. درعین حال، رهنمودها و آموزه های مفصلی را برای یک جامعه ای دادگر، کردار شایسته ی بشری، و سیستم اقتصادی برابر فراهم ساخته است.
لازم به توجه است که کتاب قرآن فقط به زبان عربی بر پیامبر صلی الله علیه وسلم نازل گشته است. بنابراین ترجمه های قرآن به زبان انگلیسی و یا دیگر زبان ها، خود قرآن یا روایت دیگری از قرآن نیستند، بلکه ترجمه ی معنای قرآن می باشند. کتاب قرآن تنها به زبان عربی، که براساس آن نازل شده است، وجود دارد.
حضرت محمد صلی الله علیه وسلم در سال 750 در مکه چشم به جهان گشود. زمانی که به دنیا آمد، پدرش فوت کرده و مادرش نیز چندی بعد چشم از دنیا فروبست. وی تحت سرپرستی عمویش که بزرگ خاندان قریش بود پرورش یافت. او بی سواد بود و نمی توانست بخواند یا بنویسد، و تا لحظه ی فوت بر همین حالت باقی ماند. قوم او، تا قبل از بعثت آنحضرت صلی الله علیه و سلم، افراد جاهل و دور از علم و دانش و بیش تر آن ها بی سواد بودند. بزرگ تر که می شد، به درستکاری، امانت، بخشندگی و صداقت نیز بیش از پیش شهرت می یافت. امانتداری و اعتماد مردم به وی به چنان درجه ای رسیده بود که همگان وی را محمد امین لقب داده بودند.} (مسند احمد، #15078)
حضرت محمد صلی الله علیه وسلم بسیار پرهیزگار بوده و به شدت از بت پرستی و فساد موجود در جامعه اش نفرت داشت.
در چهل سالگی، حضرت محمد صلی الله علیه وسلم اولین وحی خداوند را به واسطه ی دریافت کرد. نزول وحی به مدت بیست و سه سال طول کشید، و مجموعه ی این پیام های الهی "قرآن" خوانده می شود.
مسجد حضرت محمد صلی الله علیه و سلم در مدینه ی منوره.
به محض آغاز قرائت قرآن و تبلیغ حقیقتی که خداوند بر وی نازل فرموده بود، وی و گروه کوچکی که به ایشان گرویده بودند، آماج اذیت و آزار مشرکان واقع شدند. این شکنجه و آزارها در سال 622، به اوج وحشیگری و قساوت رسید و خداوند متعال به آنان فرمان مهاجرت داد. این هجرت دویست و شصت مایل به طرف شمال، از شهر مکه تا به شهر مدینه بود، که نشانگر آغاز تقویم مسلمانان نیز می باشد.
بعد از گذشت چندین سال، حضرت محمد صلی الله علیه وسلم و یارانش توانستند به مکه باز گردند، و دشمنانشان را بخشیدند. قبل از فوت پیامبر صلی الله علیه وسلم، در سن شصت و سه سالگی، قسمت اعظم شبه جزیره ی عربستان به دین اسلام روی آورده بود. صد سال پس از رحلت آنحضرت صلی الله علیه و سلم، دین اسلام در غرب به سوی اسپانیا و تا شرق دور و کشور چین گسترده شده بود. از جمله دلایل گسترش سریع و صلح آمیز دین اسلام، حقیانیت و آشکار بودن عقاید آن بود. دین اسلام همگان را به ایمان آوردن به خدای یکتا، یگانه خدای سزاوار پرستش، فرا می خواند.
حضرت محمد صلی الله علیه وسلم نمونه ی کاملی از انسان صادق، عادل، بخشنده، رئوف، امین و شجاع بود. با آنکه او نیز یک انسان بود، لیکن از تمامی خصوصیات بد و ناپسند پاک گشته و تلاش و کوشش وی فقط و فقط به خاطر رضای خداوند و اجر اخروی او بود. علاوه بر این، آنحضرت صلی الله علیه و سلم در تمام کردار و معاملاتش، همواره در اندیشه ی خداوند و تقوای او بود.
( لطفاً از سایت www.islam-guide.com/muhammad برای بدست آوردن اطلاعات بیشتر راجع به پیامبر صلی الله علیه وسلم دیدن کنید.)
دین مبین اسلام انسان را به استفاده از توانایی تفکر و تحقیق امر می کند. در عرض گذشت اندک سالی از گسترش دین اسلام، تمدن ها و دانشگاه ها بزرگی سربرآوردند. تلفیق اندیشه های شرق با غرب و اندیشه های نو با افکار قدیمی، پیشرفت های عظیمی را در عرصه های پزشکی، ریاضیات، فیزیک، جغرافیا، معماری، و تاریخ به بشریت تقدیم نمود. بسیاری از سیستم های تعیین کننده و حیاتی همچون جبر، اعداد عربی و مفهوم صفر (که برای علم ریاضیات بسیار حیاتی می باشد)، از دنیای اسلام به اروپای قرون وسطی منتقل شد.
اسطرلاب: یکی از مهم ترین ابزارهای علمی که توسط مسلمانان ایجاد شده و به طور گسترده و تا همین دوران مدرن نیز مورد استفاده ی غرب بوده است.
فیزیکدانان مسلمان توجه ویژه ای به جراحی داشته و ابزارهای جراحی زیادی را اختراع نمودند که برخی را در این نوشته ی قدیمی می توانید ببینید.
ابزارآلات پیچیده ای که امکان سفرها و اکتشافات دریایی، از جمله اسطرلاب و نقشه های دقیق دریانوردی نیز توسط مسلمانان اختراع شدند.
مسلمانان عیسی مسیح (علیه السلام) را بزرگ داشته و ارج می نهند. آن ها ایشان را یکی از بزرگ ترین پیامبران خداوند متعال به سوی بشر می دانند. قرآن کریم تولد وی از باکره را تصدیق نموده، و سوره ای از قرآن به نام مریم اختصاص یافته است. قرآن کریم در مورد به دنیا آمدن وی چنین می گوید:
"[ياد كن] هنگامى [را] كه فرشتگان گفتند اى مريم خداوند تو را به كلمهاى از جانب خود كه نامش مسيح عيسىبنمريم است مژده مىدهد در حالى كه [او] در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است. و در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى] با مردم سخن مىگويد و از شايستگان است. [مريم] گفت پروردگارا چگونه مرا فرزندى خواهد بود با آنكه بشرى به من دست نزده است گفت چنين است [كار] پروردگار خدا هر چه بخواهد مىآفريند چون به كارى فرمان دهد فقط به آن مىگويد باش پس مىباشد." (قرآن کریم، 3: 45-47)
عیسی به اذن خداوند متعال به صورت معجزه آسا به دنیا آمد، همانگونه که آدم بدون وجود پدر خلق شد. خداوند متعال می فرماید:
"در واقع مثل عيسى نزد خدا همچون مثل [خلقت] آدم است [كه] او را از خاك آفريد سپس بدو گفت باش پس وجود يافت." (قرآن کریم، 3:59)
ایشان در دوره ی نبوت، معجزات بسیاری به انجام رسانید. خداوند متعال در این باره از زبان حضرت عیسسی چنین می فرماید:
" و [او را به عنوان] پيامبرى به سوى بنى اسرائيل [مىفرستد كه او به آنان مىگويد] در حقيقت من از جانب پروردگارتان برايتان معجزهاى آوردهام من از گل براى شما [چيزى] به شكل پرنده مىسازم آنگاه در آن مىدمم پس به اذن خدا پرندهاى مى شود و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مىبخشم و مردگان را زنده مىگردانم و شما را از آنچه مىخوريد و در خانه هايتان ذخيره مىكنيد خبر مىدهم ..." (قرآن کریم، 3:49)
مسلمانان معتقدند که عیسی مسیح مصلوب نشد. دشمنان نقشه ریخته بودند که وی را به صلیب بکشند، ولی خداوند متعال وی را از شر آنان محفوظ نموده و به آسمان و نزد خویش برکشید. شخصی که به عیسی شباهت داشت، اشتباهاً به جای وی به دار آویخته شد، و دشمنان گمان می کردند او همان عیسی مسیح است. خداوند چنین میفرماید:
" و گفته ايشان كه ما مسيح عيسى بن مريم پيامبر خدا را كشتيم و حال آنكه آنان او را نكشتند و مصلوبش نكردند ليكن امر بر آنان مشتبه شد ... " (قرآن کریم، 4:157)
حضرت محمد صلی الله علیه وسلم و عیسی مسیح هیچ کدام برای باورهای اولیه ی ایمان به خداوند مورد تأکید پیامبران پیشین، نیامده بودند، بلکه برای تجدید و تأیید این پیمان آمده اند.
(مسلمانان همچنین عقیده دارند که خداوند کتاب مقدسی را بر حضرت عیسی علیه السلام نازل فرمود که انجیل نام دارد، که برخی قسمت های آن ممکن است هنوز در کتاب مقدس عهد جدید مربوط به آموزه های خداوند به عیسی مسیح باشد. ولی این بدین معنا نیست که مسلمانان به کتاب مقدسی که اکنون وجود دارد باور دارند، چراکه این همان متن مقدسی که از جانب خداوند نازل گردیده بود نمی باشد. برای آنکه آن ها دچار انحراف، دستکاری و کاستی و افزونی شده اند. این مطلب حتی توسط کمیته مسئول تجدیدنظر کتاب مقدس (Revised Standard Version) نیز اذعان شده است. کمیته ی مذکور شامل سی و دو عالم دینی مسیحی به عنوان عضو می باشد. این افراد با مشاوره ی یک هیئت مشاوره ی پنجاه نفره کار بازبینی کتاب مقدس را به عهده دارند.)
(برای دریافت اطلاعات بیشتر درباره ی حضرت عیسی علیه السلام در دین اسلام از سایت www.islam-guide.com/jesus دیدن کنید.)
مسجد الاقصی: بیت المقدس
اسلام دین رحمت و شفقت است، و تروریسم جایی در آن ندارد. خداوند باریتعالی در قرآن کریم می فرماید:
"[اما] خدا شما را از كسانى كه در [كار] دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكردهاند باز نمىدارد كه با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد زيرا خدا دادگران را دوست مىدارد. " (قرآن کریم، 8:60)
پیامبر صلی الله علیه وسلم لشگریان را از کشتن زنان و بچه ها منع می کرد. (صحیح مسلم، #1744، صحیح بخاری، #3015)
و به آن ها چنین توصیه می نمود:
{... خیانت نکنید، تعدی نکنید، نوزادان را نکشید.} (صحیح مسلم، #1731، ترمذی، #1408)
و نیز چنین می فرمود:
{هرکس، فردی ر ا بکشد که در پیمان با مسلمانان است، بوی بهشت را هم نخواهید شنید، حال آنکه بوی بهشت از فاصله ی چهل سال به مشام می رسد.} (صحیح بخاری، #3166، ابن ماجه، #2686)
همچنین پیامبر صلی الله علیه وسلم آن ها را از تیراندازی کردن منع می نمودند. (ابوداود، #2675)
آنحضرت صلی الله علیه و سلم در جایی قتل را در زمره ی عنوان دومین مورد از گناهان کبیره محسوب نموده و نسبت به عقاب این کار در روز قیامت هشدار دادند. {جزو اولین مواردی که درباره ی مردم در روز قیامت داوری خواهد شد، ریختن خون دیگران است.} (که مشتمل بر کشتن و زخمی نمودن سایرین است) (صحیح بخاری، #6871، صحیح مسلم، #88) (صحیح مسلم، #1678، صحیح بخاری، #6533)
مسلمانان به مهربانی و عطوفت با حیوانات نیز ترغیب شده و از اذیت کردن آن ها برحذر داشته شده اند. رسول خدا صلی الله علیه وسلم در جایی فرموده اند:
{زنی به دلیل حبس نمودن یک گربه تا هنگام جان دادن آن عقاب می شد. به خاطر این کار او به آتش دوزخ محکوم شد. چراکه او آن را محبوس نموده و به آن گربه آب و غذا نمی داد و آن را رها نمی ساخت تا خود به خوردن حشرات روی زمین بپردازد.} (صحیح مسلم، #2422، صحیح بخاری، #2365)
آنحضرت صلی الله علیه و سلم درباره ی مردی تعریفف می نمود که سگی بسیار تشنه را سیراب کرد، و خداوند به خاطر این کار گناهان وی را بخشید. از رسول خدا صلی الله علیه وسلم پرسیدند که آیا به خاطر نیکی به حیوانات هم پاداش خواهیم گرفت؟ ایشان فرمودند: {این پاداش برای مهربانی کردن با هر حیوان یا انسانی هست.} (صحیح مسلم، #2244، صحیح بخاری، #2466)
به علاوه زمانی که جان حیوانی به خاطر خوردن گرفته شود، به مسلمانان امر شده است که این کار را با روشی که باعث کمترین مقدار ترس و عذاب باشد انجام دهند. حضرت محمد صلی الله علیه وسلم می فرماید:
{وقتی حیوانی را ذبح می نمایید، این کار را به بهترین نحو انجام دهید. باید چاقویتان را تیز کنید تا زجر آن حیوان را کم تر کرده باشید.} (صحیح مسلم، #1955، ترمذی، #1409)
در پرتو موارد ذکر شده و دیگر متون اسلامی، عمل افکندن ترس و وحشت در قلب شهروندان بی دفاع، انهدام یکباره ی ساختمان ها و اموال مردم، بمب گذاری و معیوب نمودن مردان و زنان و کودکان، همگی این رفتارها از نظر اسلام و مسلمانان نفرت انگیز و ممنوع می باشد. مسلمانان پیرو دین صلح، مودت، و بخشندگی هستند و اکثریت آن ها هیچ ارتباطی با وقایع خشونت باری که عده ای از مسلمانان بدان روی آورده اند، ندارند. شخص مسلمانی که مرتکب این اعمال تروریستی شود، گناه کار بوده و قوانین اسلامی را نقض کرده است.
اسلام حقوق بسیاری را برای تک تک انسان ها در نظر گرفته است. در پایین، شماری از این حقوق مورد حمایت دین اسلام ذکر شده اند.
زندگی و دارایی تمام شهروندان جوامع اسلامی چه مسلمان و چه غیر مسلمان، محترم می باشد. اسلام از آبروی آنان نیز حمایت به عمل می آورد. بنابراین، در اسلام توهین و مسخره نمودن دیگران جایز نیست. پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم می فرماید:
{به راستی که خون، مال و آبروی شما حرام (مصون) است.} (صحیح مسلم، #1739، مسند احمد، #2037)
نژادپرستی در اسلام جایز نمی باشد، برای آنکه قرآن درمورد برابری ابناء بشر اینچنین می فرماید:
"اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست بىترديد خداوند داناى آگاه است " (قرآن کریم، 49:13)
اسلام هرگونه فردگرایی و یا ملیت گرایی را رد می کند زیرا باعث طرفداری از قدرت و ثروت و یا قوم گرایی می شود. خداوند انسان ها را برابر آفریده است فرق بین هر فردی با دیگری براساس تقوا و ایمان سنجیده می شود. پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید:
{ای مردم! خدای شما یکی است و جد شما (آدم) یکی است. یک عرب بر یک غیر عرب هیچ برتری ندارد و یک غیرعرب نیز بر یک عرب برتری ندارد، یک سرخپوست برتر از یک سیاهپوست نبوده و یک سیاهپوست نیز از یک سرخپوست نیست، مگر به واسطه ی تقوا.} (صحیح مسلم، #1955، ترمذی، #1409) (کسی که تقوا دارد، مؤمنی است که از هرگونه گناه دوری کرده و تمام نیکی هایی را که خداوند امر فرموده را به جای می آورد و از خداوند ترسیده و او را دوست می دارد.)
یکی از مشکلات عمده ی مبتلابه بشر عصر حاضر نژادپرستی است. دنیای پیشرفته ی کنونی می تواند انسان را به کره ی ماه بفرستد ولی نمی تواند از نفرت و جنگ بین انسان ها جلوگیری نماید.
از همان دوران حیات پیامبر صلی الله علیه وسلم، دین اسلام دارای مثال آشکاری برای پایان دادن به نژادپرستی در اختیار دارد. مراسم سالانه ی حج در مکه، نشانه ی برادری واقعی اسلامی میان تمام نژادها و ملیت را به نمایش می گذارد، جایی که حدود دومیلیون نفر از سراسر جهان به مکه ی مکرمه می آیند تا این مراسم را بجا آورند. اسلام دین عدالت است. خداوند متعال می فرماید:
"خدا به شما فرمان مىدهد كه سپردهها را به صاحبان آن ها رد كنيد و چون ميان مردم داورى مىكنيد به عدالت داورى كنيد ..." (قرآن کریم، 4:58)
و همچنین می فرماید:
"... و عدالت كنيد كه خدا دادگران را دوست مىدارد." (قرآن، 49:9)
حتی باید در رابط با کسانی که از آن ها تنفر داریم، به عدالت رفتار کنیم، چنانچه خداوند باریتعالی می فرماید:
"و البته نبايد دشمنى گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد عدالت كنيد كه آن به تقوا نزديكتر است..." (قرآن کریم، 5:8)
حضرت محمد صلی الله علیه وسلم می فرماید:
{ای مردم، از ظلم برحذر باشید که ظلم در روز قیامت تاریکی خواهد بود.} (صحیح مسلم، #2447، صحیح بخاری، #5798)
کسانی که در این جهان حق خویش را نگرفته باشند، در روز قیامت به آن دست خواهند یافت؛ پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید:
{در روز قیامت، حق و حقوق به صاحبانشان مسترد خواهد گردید (و تقصیرها جبران خواهند گردید)...} (صحیح مسلم، #2582، مسند احمد، #7163)
دین اسلام زن را، چه مجرد چه متأهل، به عنوان یک انسان صاحب حقوق فردی؛ مانند حق تملک و بخشیدن دارایی شخصی و کسب درآمد، بدون نیاز به سرپرست (خواه پدر و یا همسر یا کس دیگری)، می داند. یک زن حق خرید و فروش، بخشیدن یا صدقه دادن و خرج نمودن دارائی اش به شیوه ای که خود می خواهد را دارد. کابین عروس از طرف داماد به عروس داده می شود تا به استفاده ی خویش برساند ، و عروس بعد از ازدواج همچنان به جای استفاده از نام خانوادگی شوهر، نام فامیلی خود را دارد.
اسلام شوهر را به داشتن رفتار خوب با همسرش تشویق می کند. چنانکه حضرت محمد صلی الله علیه وسلم می فرماید:
{بهترین شما، بهترینتان با زنان خویش است.} (ابن ماجه، #1978، ترمذی، #3895)
مادران در دین اسلام از جایگاه بسیار ارزشمندی برخوردار می باشند. دین مبین اسلام به رفتار به بهترین نحو با آنان امر می کند.
مردی نزد رسول خدا آمد و گفت: "یا رسول الله! چه کسی شایسته ترین و بهترین همدم است؟" فرمود: {مادرت.} آن مرد پرسید: "سپس چه کسی؟" رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: {سپس مادرت.} آن مرد باز پرسید: "بعد چه کسی؟" آنحضرت صلی الله علیه و سلم فرمود: {آنگاه پدرت.} (صحیح مسلم، #2548، صحیح بخاری، #5971)
(لطفاً برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد زنان از سایت www.islam-guide.com/women دیدن نمایید.)
خانواده، که پایه ی اساسی جامعه ی بشری است، هم اکنون از گسسته است. سیستم خانوادگی در اسلام حقوق زن، شوهر، بچه ها و خویشاوندان را توازن و تعادل شایسته ای بخشیده است. اسلام رفتارهای متواضعانه، سخاوت و محبت را در یک چهارچوب خانوادگی به سامان تقویت و استحکام می بخشد. امنیت و آرامش محصول وجود خانواده های باثبات بسیار ارزشمند می باشد، و برای رشد معنوی اعضای آن ضروری است. یک نظام اجتماعی هماهنگ و مرتب از بودن خانواده های پیوسته و منسجم و تربیت بچه ها در آن هستی می یابد.
در جهان اسلام، به ندرت چیزی به نام خانه ی سالمندان به چشم می خورد. به دوش کشیدن سنگینی بار مراقبت از پدر یا مادر سالمند در سخت ترین دوره ی زندگی آن ها، افتخار، برکت و یک فرصت برای تکامل معنوی افراد به حساب می آید.
در اسلام، تنها دعا کردن برای والدین کافی نیست، بلکه ما باید دلسوزی بی حد و حصری نسبت به آنان از خود نشان دهیم، و زمانی را به خاطر بیاوریم که کودکی ناتوان بیش نبودیم، آن ها ما را بر خویش ترجیح می دادند. مادرها از احترام ویژه ای برخوردار هستند. وقتی که والدین مسلمان پا به سن پیری می گذارند، با عطوفت، شفقت و تواضع با آنان برخورد می شود.
در دین اسلام خدمت به والدین بعد از نماز در جایگاه دوم قرار دارد، والدین حق دارند چنین انتظاری را از فرزندانشان داشته باشند. اظهار هرگونه ناراحتی و رنجشی در برابر والدینی که به دلیل پیری سختگیر می شوند، ناپسند دانسته می شود.
خداوند چنین می فرماید:
"و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى. و از سر مهربانى بال فروتنى بر آنان بگستر و بگو پروردگارا آن دو را رحمت كن چنانكه مرا در خردى پروردند." (قرآن کریم 17: 23-24)
پنج رکن اساسی دین اسلام چهارچوب زندگی مسلمانان به حساب می آیند. این ارکان شامل بیان شهادتین، نماز، زکات، روزه ی ماه رمضان و زیارت خانه خدا یکبار در طول عمر برای کسی که توانایی دارد، می باشد.
1) گواهی به ایمان
شهادت یا گواهی ایمان، بیان مصمم: "لا اله إلا الله، محمد رسول الله" می باشد. این عبارت بدین معناست: "هیچ معبود حقیقی به غیر از الله وجود ندارد، ومحمد فرستاده و پیام آور او می باشد." قسمت اول: "هیچ معبود حقیقی به غیر از الله وجود ندارد" به این معناست: کسی حق ندارد کس دیگری به جز "الله" یگانه را بپرستیم، و اینکه خداوند شریک و پسری ندارد. این تصدیق ایمانی، شهادتین خوانده می شود، عبارت ساده ای است که تازه مسلمانان باید آن را با عقیده ای محکم بر زبان بیاورند. تصدیق به ایمان مهم ترین رکن دین اسلام می باشد.
2) نماز
مسلمانان روزی پنج مرتبه نماز می خوانند. خواندن هر نماز بیش تر از پنج دقیقه به طول نمی انجامد. نماز در اسلام ارتباط مستقیمی بین بنده و پروردگارش است. در اسلام نیاز به هیچ واسطه ای میان بنده و خداوند متعال نیست.
یواسطه ی نماز، شخص در درون خود احساس شادی، آرامش و راحتی می کند و خداوند نیز از وی راضی و خوشنود می گردد. حضرت محمد صلی الله علیه وسلم می فرماید: {ای بلال، (مردم را) بانگ اذان سرده، بگذار تسلی بگیریم.} (ابوداود، #4985، مسند احمد، #22578)
بلال یکی از یاران پیامبر صلی الله علیه وسلم بود که عهده دار فراخواندن مردم به سوی نماز بود.
نمازها در پنج نوبت سپیده دم، ظهر، عصر، مغرب، و عشاء به جا آورده می شوند. مسلمان می تواند نمازهایش را تقریباً در هر جایی ادا نماید؛ در کشتزار، کارخانه، دانشگاه...
(لطفاً برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد نماز از سایت www.islam-guide.com/women دیدن نموده یا کتابی با عنوان A Guide to Prayer in Islam (راهنمای نماز در اسلام) نوشته ی ام. ای. کی. صاحب را مطالعه فرمایید. برای دریافت یک جلد از کتاب مذکور به نشانی وبسایت فوق مراجعه فرمایید.)
3) پرداخت زکات
همه چیز ازآن خداوند می باشد، برای همین مال و ثروت امانتی در دست انسان است. معنی اصلی کلمه ی "زکات" می تواند "تطهیر" و نیز "رشد و افزایش" می باشد. پرداخت زکات، به معنی دادن درصد معینی از دارایی مشخصی به افراد نیازمند می باشد. درصدی که از طلا، نقره و پول نقدی به مبلغ برابر حدود هشتاد و پنج گرم طلا، در طول نصف یک سال قمری، دو و نیم درصد خواهد بود.
دارایی های ما با تخصیص قسمت کمی از آن به نیازمندان تصفیه و پاک می شود، و شبیه هرس درختان، این بریدن باعث تعادل و جوانهی تازه ی ثروت و دارایی می گردد.
هرشخص، همچنین، می تواند هر اندازه که تمایل دارد صدقه و خیرات بدهد.
4) روزه ی ماه رمضان
هر ساله در ماه مبارک رمضان (نهمین ماه تقویم اسلامی قمری)، مسلمانان از سپیده دم تا غروب روزه گرفته و از خوردن، آشامیدن و روابط جنسی خودداری می کنند.
با آنکه روزه برای سلامتی جسم مفید می باشد، اساساً همچون شیوه ای برای تزکیه ی نفس به آن نگریسته می شود. وقتی که فرد از خوشی های دنیوی، هرچند به مدت کوتاهی، جدا می شود، می تواند به همدردی واقعی با کسانی که گرسنه هستند دست یابد، همانگونه که باعث رشد حیات معنوی وی نیز می شود.
5) رفتن به سفر حج
سفر زیارتی همه سالانه به مکه (حج بیت الله) یک بار در طول عمر برای کسانی که از لحاظ جسمی و مالی توانایی به جا آوردن آن را داشته باشند، فرض میباشد. هر سال حدود دو میلیون نفر از گوشه و کنار جهان به زیارت مکه میآیند.
زائران درحال ادای نماز در مسجدالحرام. کعبه (ساختمان سیاه رنگ موجود در تصویر) در این مسجد قرار دارد و مسلمانان در نمازهایشان رو به آن می ایستند. کعبه عبادتگاهی است که خداوند به حضرت ابراهیم و پسرش، اسماعیل، دستور داد تا آن را بنا کنند.
اگرچه شهر مکه همیشه پر از بازدیدکننده است، اما مراسم حج طبق تقویم اسلامی در دوازدهمین ماه سال قمری به جا آورده می شود. زائران مرد پارچه ی سفید ساده ای را بر تن می کنند تا فاصله های طبقاتی و فرهنگی از بین رفته و همگان به بطور برابر در پیشگاه خداوند متعال حاظر شوند.
مناسک حج شامل هفت بار دور کعبه گشتن و هفت بار بین صفا و مروه کوه پیمایی کردن، مانند هاجر که برای پیدا کردن آب این کار را انجام داد. سپس زائران با هم در عرفه (ناحیه ای واقع در حدود 15 مایلی مکه) جمع می شوند و از خداوند خواهان برآورده شدن آرزوهایشان و طلب عفو و بخشش می نمایند، چنان که گویی صحنه ای از روز قیامت است.
حسن ختام مراسم حج به عید قربان است که با نماز و دعا جشن گرفته می شود. عید قربان و عید فطر، که در پایان ماه رمضان جشن گرفته می شود، هر دو عیدهای مسلمانان به شمار می روند.
(لطفاً برای دریافت اطلاعات بیشتر راجع به پنج ارکان اسلام به سایت www.islam-guide/pillars مراجعه شود.)
توصیف وضعیت کلی مسلمانان آمریکایی اندکی دشوار است. مسلمانان آن جا شامل؛ تازه مسلمان ها، مهاجران،کارگران کارخانه و پزشکان می باشد. این جامعه ی متنوع بواسطه ی یک دین واحد که مورد تقویت و پشتیبانی شبکهی ارتباط ملی تعداد زیادی از مساجد می باشد، گرد هم آمده اند.
مسلمانان در ابتدا به آمریکای شمالی پا نهادند. در قرن هجدهم میلادی، عده ی بسیاری از مسلمانان در آمریکای شمالی وجود داشتند.
شمار زیادی از آمریکایی ها به جرگه ی اسلام درآمده اند. آن ها از طبقات اجتماعی مختلفیی می باشند: ثروتمندان، فقرا، تحصیلکرده ها و افراد فاقد تحصیلات. امروزه، حدود پنج و نیم میلیون مسلمان در ایالات متحده زندگی می کنند. (The World Almanac and Book of Facts 1996، فمیگتی، ص. 644)
***
Ahrens, C. Donald. 1988. Meteorology Today. 3rd ed. St. Paul: West Publishing Company.
Anderson, Ralph K.; and others. 1978. The Use of Satellite Pictures in Weather Analysis and Forecasting. Geneva: Secretarial of the World Meteorological Organization.
Anthes, Richard A.; John J. Cahir; Alistair B. Fraser; and Hans A. Panofsky. 1981. The Atmosphere. 3rd ed. Columbus: Charles E. Merrill Publishing Company.
Barker, Kenneth; and others. 1985. The NIV Study Bible, New International Version. Grand Rapids, Michigan: Zondervan Publishing House.
Bodin, Svante. 1978. Weather and Climate. Poole, Dorest: Blandford Press Ltd.
Cailleux, Andre’. 1968. Anatomy of the Earth. London: World University Library.
Couper, Heather; and Nigel Henbest. 1995. The Space Atlas. London: Dorling Kindersley Limited.
Davis, Richard A., Jr. 1972. Principles of Oceanography. Don Mills, Ontario: Addison-Wesley Publishing Company.
Douglas, J. D.; and Merrill C. Tenney. 1989. NIV Compact Dictionary of the Bible. Grand Rapids, Michigan: Zondervan Publishing House.
Elder, Danny; and John Pernetta. 1991. Oceans. London: Mitchell Beazley Publishers.
Famighetti, Robert. 1996. The World Almanac and Book of Facts1996. Mahwah, New Jersey: World Almanac Books.
Gross, M. Grant. 1993. Oceanography, a View of Earth. 6th ed. Englewood Cliffs: Prentice-Hall, Inc.
Hickman, Cleveland P.; and others. 1979. Integrated Principles of Zoology. 6th ed. St. Louis: The C. V. Mosby Company.
Al-Hilali, Muhammad T.; and Muhammad M. Khan. 1994. Interpretation of the Meanings of The Noble Qur’an in the English Language. 4th revised ed. Riyadh: Maktaba Dar-us-Salam.
The Holy Bible, Containing the Old and New Testaments (Revised Standard Version). 1971. New York: William Collins Sons & Co., Ltd.
Ibn Hesham, Abdul-Malek. Al-Serah Al-Nabaweyyah. Beirut: Dar El-Marefah.
The Islamic Affairs Department, The Embassy of Saudi Arabia, Washington, DC. 1989. Understanding Islam and the Muslims. Washington, DC: The Islamic Affairs Department, The Embassy of Saudi Arabia.
Kuenen, H. 1960. Marine Geology. New York: John Wiley & Sons, Inc.
Leeson, C. R.; and T. S. Leeson. 1981. Histology. 4th ed. Philadelphia: W. B. Saunders Company.
Ludlam, F. H. 1980. Clouds and Storms. London: The Pennsylvania State University Press.
Makky, Ahmad A.; and others. 1993. Ee’jaz al-Qur’an al-Kareem fee Wasf Anwa’ al-Riyah, al-Sohob, al-Matar. Makkah: Commission on Scientific Signs of the Qur’an and Sunnah.
Miller, Albert; and Jack C. Thompson. 1975. Elements of Meteorology. 2nd ed. Columbus: Charles E. Merrill Publishing Company.
Moore, Keith L.; E. Marshall Johnson; T. V. N. Persaud; Gerald C. Goeringer; Abdul-Majeed A. Zindani; and Mustafa A.
Ahmed. 1992. Human Development as Described in the Qur’an and Sunnah. Makkah: Commission on Scientific Signs of the Qur’an and Sunnah.
Moore, Keith L.; A. A. Zindani; and others. 1987. Al-E’jaz al-Elmy fee al-Naseyah (The scientific Miracles in the Front of the Head). Makkah: Commission on Scientific Signs of the Qur’an and Sunnah.
Moore, Keith L. 1983. The Developing Human, Clinically Oriented Embryology, With Islamic Additions. 3rd ed. Jeddah: Dar Al-Qiblah.
Moore, Keith L.; and T. V. N. Persaud. 1993. The Developing Human, Clinically Oriented Embryology. 5th ed. Philadelphia: W. B. Saunders Company.
El-Naggar, Z. R. 1991. The Geological Concept of Mountains in the Qur’an. 1st ed. Herndon: International Institute of Islamic Thought.
Neufeldt, V. 1994. Webster’s New World Dictionary. Third College Edition. New York: Prentice Hall.
The New Encyclopaedia Britannica. 1981. 15th ed. Chicago: Encyclopaedia Britannica, Inc.
Noback, Charles R.; N. L. Strominger; and R. J. Demarest. 1991. The Human Nervous System, Introduction and Review. 4th ed. Philadelphia: Lea & Febiger.
Ostrogorsky, George. 1969. History of the Byzantine State. Translated from the German by Joan Hussey. Revised ed. New Brunswick: Rutgers University Press.
Press, Frank; and Raymond Siever. 1982. Earth. 3rd ed. San Francisco: W. H. Freeman and Company.
Ross, W. D.; and others. 1963. The Works of Aristotle Translated into English: Meteorologica. vol. 3. London: Oxford University Press.
Scorer, Richard; and Harry Wexler. 1963. A Colour Guide to Clouds. Robert Maxwell.
Seeds, Michael A. 1981. Horizons, Exploring the Universe. Belmont: Wadsworth Publishing Company.
Seeley, Rod R.; Trent D. Stephens; and Philip Tate. 1996. Essentials of Anatomy&Physiology. 2nd ed. St. Louis: Mosby-Year Book, Inc.
Sykes, Percy. 1963. History of Persia. 3rd ed. London: Macmillan & CO Ltd.
Tarbuck, Edward J.; and Frederick K. Lutgens. 1982. Earth Science. 3rd ed. Columbus: Charles E. Merrill Publishing Company.
Thurman, Harold V. 1988. Introductory Oceanography. 5th ed. Columbus: Merrill Publishing Company.
Weinberg, Steven. 1984. The First Three Minutes, a Modern View of the Origin of the Universe. 5th printing. New York: Bantam Books.
Al-Zarkashy, Badr Al-Deen. 1990. Al-Borhan fee Oloom Al- Qur’an. 1st ed. Beirut: Dar El-Marefah.
Zindani, A. A. This is the Truth (videotape). Makkah: Commission on Scientific Signs of the Qur’an and Sunnah.
شماره گذاری احادیث در این کتاب بر این اساس بوده است:
§ صحیح مسلم: بر اساس شماره گذاری محمد ف. عبدالباقی.
§ صحیح بخاری: مطابق شماره گذاری فتح الباری.
§ ترمذی: دارالاحیاء التراث العربی، بیروت.
§ مسند احمد: مطابق شماره گذاری موطای امام مالک.
§ موطای امام مالک: بر اساس شماره گذاری موطای امام مالک.
§ ابوداود: محمد محی الدین ابوحامد.
§ ابن ماجه: محمد ف. عبدالباقی.
§ الدارمی: خالد الصبا العلامی و فواض احمد زامرلی.